کد خبر : 400768 تاریخ : ۱۴۰۱/۵/۳ - 02:11
بهرام ابراهیمی، بازیگر سریال «یاغی» در گفت‌وگو با ستاره صبح آنلاین تشریح کرد مخاطبان پلتفرم‌ها بیشتر از بینندگان تلویزیون/ احساس من این است که صداوسیما تلاش می‌کند قوانین خود را به پلتفرم‌ها تحمیل کند/ محدودیت‌ها و خطوط قرمز در سریال‌ها در کیفیت کار تأثیر منفی دارد ستاره صبح، اعظم طاهری: بهرام ابراهیمی بازیگری است که علاوه بر نقش‌آفرینی بر پرده سینما و بازی در سریال و فیلم های تلویزیونی، در صحنه تئاتر نیز حضور جدی دارد. در سال‌های گذشته، آثار زیادی با بازی در پلتفرم‌های «فیلیمو» و «نماوا» از او پخش ‌شده است. این روزها سریال پربیننده «یاغی» با بازی این هنرمند از طریق شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. گفتنی است که پخش سریال جیران متوقف شده است و شایعاتی درباره توقف سریال یاغی نیز به گوش می رسد. .در این ارتباط ستاره صبح در گفت‌وگویی با این هنرمند فعال، نقش پلتفرم‌های نمایش خانگی را در دیده شدن آثار جدید و دلیل اقبال مخاطب به این آثار را موردبررسی قرار داده که در ادامه می‌خوانید:

ستاره صبح آنلاین-  اغلب مردم کارگردان یا نویسنده فیلم‌ها را نمی‌شناسند، ولی با هنرپیشه‌ها آشنا هستند و نظرشان در مورد کارهای نمایشی را در دیدار به بازیگران کارهای نمایشی منتقل می‌کنند. بازخورد مردم درباره آثار شما که از تلویزیون یا پلتفرم‌ها پخش‌شده چگونه است و اقبال مردم بیشتر متوجه کدام رسانه بوده است؟
تاکنون از برخورد مردم متوجه شده‌ام که در حال حاضر بینندگان پلتفرم‌ها بیشتر از بینندگان تلویزیون است. مردم اقبال خود به یک فیلم یا سریال را در ساده‌ترین شکل با پرسیدن سرنوشت قهرمان و پایان داستان نشان می‌دهند. وقتی افراد من را می‌بینند می‌پرسند داستان چطور تمام می‌شود؟ یا چه زمانی تمام می‌شود؟ یا درنهایت چه اتفاقی می‌افتد؟ من هم با شوخی می‌گویم سریال با تیتراژ پایانی تمام می‌شود. همین سؤالات من را متوجه اقبال مردم به کارهایی که از پلتفرم‌ها پخش ‌شده می‌کند؛ زیرا سؤال‌ در مورد آن آثار بیشتر است.
در مورد برخورد مردم مثالی می‌زنم. در حال حاضر شبکه پنج سریالی را پخش می‌کند که من هم در آن بازی کرده‌ام. این کار کارگردان خوبی دارد و اثری باکیفیت است؛ اما تاکنون درباره این سریال عکس‌العملی از مردم ندیده‌ام؛ اما برعکس مردم درباره سریال «یاغی» که از طریق شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود، حرف می‌زنند و در مورد نقش من صحبت می‌شود و در مورد پایان داستان می‌پرسند. من این‌طور متوجه تفاوت اقبال مردم به دو کار باکیفیت می‌شوم که تنها از دو رسانه جداگانه پخش‌شده‌اند. همین نشان می‌دهد مردم اقبال کمتری به کارهای پخش‌شده از شبکه‌های صداوسیما دارند.

  با توجه به حواشی ایجادشده پیرامون پلتفرم‌های نمایش خانگی آیا می‌توان حذف آن‌ها را متصور شد؟ آیا صداوسیما یا سینما می‌توانند با کنار زدن شبکه‌های نمایش خانگی مخاطبان آن‌ها را جذب کنند؟
من متوجه نمی‌شوم که دلیل محدود کردن پلتفرم‌ها و پیش کشیدن بحث مجوز چیست؟ پرسش این است که آیا هدف این است که جلوی کار پلتفرم‌های نمایش خانگی را بگیرند و تهیه‌کنندگان تلویزیون غول آخر ماجرا باشند؟ یا اینکه قصد چیز دیگری است و «ساترا» می‌خواهد نظارت‌ را اعمال کند و به‌قول‌معروف به مرگ گرفته که به تب راضی شویم.
بعضی مسائل که ازنظر سازمان صداوسیما باعث ایجاد محدودیت آثار می‌شود، نادرست است. احساس من این است که صداوسیما تلاش می‌کند قوانین خود را به پلتفرم‌ها تحمیل کند. مردم سریال‌های تلویزیون را کمتر می‌بینند. صداوسیما جایگزین «فیلیمو» و «نماوا» نمی‌شود، بلکه مخاطبان به سراغ شبکه‌های ماهواره‌ای خواهند رفت. من یک بازیگرم و سیاست‌گذار این ماجرا نیستم؛ از من دعوت می‌شود تا در یک فیلم بازی کنم، ولی بعد از پخش کارها بازخوردها را می‌بینم. نظر بنده این است که سریال‌ها در صداوسیما به دلیل قوانین نوشته یا نانوشته که بعضاً تحت‌فشار ساخته می‌شوند، به‌گونه‌ای است که از دل برآید نیست که بر دل نشینند. به نظر می‌رسد قرار است پای این محدودیت‌ها به پلتفرم‌ها نیز کشیده شود. ما اهالی هنر و بازیگران همواره برای انتخاب فیلم‌ها نکته‌ای را در نظر می‌گیریم؛ اینکه کجا کارکنیم؟ و برای چه کسانی کار تهیه می‌کنیم؟ یعنی به‌طور طبیعی هنرمند خودش قبل از هر دستوری خودش را محدود می‌کند، ولی محدودیت‌ها و خطوط قرمز بیشتر بر کیفیت کار تأثیر منفی دارد.

  اعتراضات و مخالفت‌هایی که در جامعه هنری به آثار منتشرشده در پلتفرم‌ها وجود دارد، چه نقشی بر جریان محدودسازی این رسانه داشته است؟
ماجرای «ساترا» و تهدیداتی که برای پلتفرم‌ها ایجاد شد از یک نظر بخل‌ورزی است. در این‌طرف یک سری تهیه‌کننده و کارگردان بودند که در پلتفرم‌ها به آن‌ها کار داده نمی‌شد و ماجرا به نظر بنده از بخل‌ورزی شروع شد. چون پلتفرم‌ها کار خودشان را انجام می‌دادند و محبوبیتی کسب کرده بودند و مخاطب داشتند و سریال‌های تلویزیونی هم که کار خودشان را انجام می‌دادند؛ اما در مسیر جذب مخاطب نبودند.

  وضعیت قراردادها و اقتصاد آثار نمایشی در پلتفرم‌ها چگونه است و چه تفاوتی با قراردادهای صداوسیما دارد؟
پرداخت‌ها در صداوسیما مشکل امروز و دیروز نیست، بلکه تا بوده همین بوده و هست و همکاران باید همواره دنبال پولشان بدوند؛ اما در پلتفرم‌ها این‌گونه نیست؛ پول پرداخت می‌شود، البته همیشه وضعیت عالی نیست. به‌هرحال هر کاری تهیه‌کننده‌ای دارد و سرمایه‌گذاری پای‌کار است و باید هزینه‌هایی را بدهند و گردش مالی وجود دارد که اینجا هم ممکن است مثل کارهای تئاتر یا تلویزیون، دستمزدها با تأخیر پرداخت شود. دیر پرداخت کردن دستمزدها به قانون نانوشته‌ای در کار ما هنرمندان تبدیل‌شده است.