ستاره صبح انلاین- ارزیابی شما از سفر بایدن به خاورمیانه چیست؟ آمریکا از این سفر چه اهدافی را دنبال میکند؟ این سفر از جنبههای مختلف اهمیت دارد و نباید ساده انگارانه از کنار آن گذشت. بلکه باید سفر جو بایدن به خاورمیانه را از جنبههای مختلف بررسی کرد و برای روبرو شدن با نتایج احتمالی این سفر، برنامههایی داشت. روسای جمهور آمریکا در سفرهایشان همواره مجموعهای از اهداف متعدد را دنبال میکنند. در این سفر جو بایدن دیدارهایی در اسرائیل، عربستان و کرانه باختری دارد اهداف فراوانی در نظر گرفتهشده که بخشهایی از سفر بایدن در ارتباط با ایران و گره برجام و ناکامی دو طرف دررسیدن به توافق و سایر مسائل مرتبط با ایران است. جو بایدن تلاش میکند به اتحادی منطقهای در خاورمیانه شکل دهد که چنین ائتلافی علیه ایران است. آنچه از مدتها پیش مشخصشده رأس این اتحاد است که بر عهده عربستان و اسرائیل گذاشته میشود. اتحادی با محوریت عربستان و اسرائیل، خطرناکترین اتفاق منطقه برای ایران است. که در نقطه مقابل برای آمریکا و پیشبرد سیاستهای منطقهای ایالت متحده بسیار سودمند خواهد بود. آمریکا به خاطر منافع خود در تلاش است تا عربستان را بیش از هرزمانی به اسرائیل نزدیک کند. تنش و تشنجی که عربستان در سالهای اخیر تجربه کرد، مقدمهای برای رسیدن به این نقطه بود تا سعودیها به این نتیجه برسند که چنین ائتلافی، اعتباری برای آنها است. باید دقت کنیم که در این سفر بایدن خود پیشقدم شده و به دیدار ولیعهد عربستان میرود. اتحاد عربستان با اسرائیل میتواند به این ائتلاف مشروعیت بدهد و سایر کشورهای عربی را گرد این محوریت جمع کند. عادی شدن روابط عربستان و اسرائیل برای سایر کشورهای منطقه تردیدی باقی نمیگذارد. پیوستن کشورهای منطقه به اتحادی با محوریت اسرائیل، حلقه محاصره به دور ایران را تنگتر میکند. چنین سفری میطلبد که ایران هوشمندانه مراقب تبعات این دیدارها باشد چون شکی نیست که ائتلاف منطقهای ایران را بهعنوان دشمن مورد هدف قرار خواهد داد.
به ائتلاف عربستان و اسرائیل اشاره کردید. آیا میتوان به دنبال شکل گرفتن رسمی این ائتلاف، تولد ناتوی عربی را پیشبینی کرد؟ تولد ناتوی عربی به میزان تهدیدی بستگی دارد که کشورهای منطقه بهویژه اسرائیل و عربستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس، از ناحیه جمهوری اسلامی احساس کنند. درگذشته احساس تهدید وجود داشت ولی از ناحیه اسرائیل بود و کشورهای عربی برای مقابله با رژیم اشغالگر همپیمان شده بودند. اما بعد از انقلاب و با جنگی که بین ایران و عراق درگرفت و با شعارهایی که همواره از فضای سیاسی ایران به جهان مخابره میشود، این معادله تغییر کرد و منطقه این بار از جانب ایران احساس خطر کرده است. پسازآن تهدید جدید شورای همکاری خلیجفارس تأسیس شد تا در برابر تهدید ایران بایستند. امروز همان شرایط و آن فضا دوباره در حال تکرار است. صرفنظر از اینکه این اتحاد میتواند موفق باشد یا نه؟! شکلگیری به این اتحاد موردتردید نیست بخصوص که آمریکا به این شکل و بهطور مستقیم وارد منطقه میشود تا به چنین اتحادی مشروعیت بدهد. آمریکا میتواند فضایی سیاسی و رسانهای ایجاد میکند تا به کشورهای منطقه القا شود که برای حفظ امنیت خود، چارهای جز پذیرش این اتحاد و پیوستن به آن ندارند.
آیا با شکلگیری ائتلاف جدید در منطقه و رویکردی مشابه این مجموعه با ناتو، اسرائیل این فرصت را پیدا میکند که به بهانه حمایت و محافظت از همپیمانانش تعرضاتی نسبت به ایران داشته باشد یا خیر؟ اگر به اتفاقاتی که در چند دهه گذشته رخداده توجه کنیم. مسئله پرونده هستهای و حساسیت جامعه بینالملل به این مسئله و سایر مواردی که رد پایی اسرائیل بهجامانده است. اسرائیل سالها است باسیاستی خزنده خطر ایران را به دنیا القا کرده است. درباره اینکه دستگاه دیپلماسی چقدر مقصر است یا نیست و چرا در این مدت هوشمندانه عملنکرده و چراهای دیگر بحث دیگری است. ایران باید مقابل لطماتی که از این دشمن قسمخورده میبیند مراقبت بیشتری میکرد. بههرحال امروز به اینجا رسیدهایم و در خصوص مفهوم دشمن در منطقه، شاهد شیفت اسرائیل به سمت ایران هستیم. کشورهای عربی بهتدریج با روند صلحی که در خاورمیانه ایجاد شد همدل شدند. حتی حساسیتها در فلسطینیان نیز کمتر شده است. ازاینرو دز حساسیت نسبت به اسرائیل و دشمن تلقی کردن این رژیم در کشورهای منطقه کم شد. اسرائیل نیز با اقداماتی که صورت داد چهره خود را در میان کشورهای عربی موجه کرد و مقدمه صلح یل چند کشور عربی را فراهم کرد و با همکاری آمریکا وارد پروسه رسمیت بخشی به صلح شد. ازاینرو امروز ایران در منطقه ناامنی قرارگرفته، زیرا ممکن است شرایط بهگونهای رقم بخورد که در محاصره اسرائیل و همپیمانانش قرار گیرد، مگر اینکه ناتوی عربی شکست بخورد.