ستاره صبح آنلاین- برنامه توسعه روابط خارجی دولتهای منتخب مردمان هر دیار بدون تردید تأثیر مثبتی بر گسترش روابط بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی داشته و دارد خلاقیت، تقویت انگیزه خدمت رفاه، آسایش و آرامش مردم را همراه با بهبود کیفیت تولید و اشتغال آفرینی دارد.
مشکل ناکارآمدی در اقتصادی را میتوان در هسته مدیریت ثروت، قدرت و اطلاعات مشاهده نمود. کارشناسان بر این باورند که نظام حکمرانی اقتصادی فاصله با حل ریشهای مشکلات مهم دارد. آمارهایی که گاه و بیگاه از طریق مجاری رسمی و غیررسمی منتشر میشوند، از جامعهای نگران برای فردا و نبود برنامه میگویند که با عملکردی اصولی تخصصی «دولت – ملتها» فاصله دارد.
مسئولان فاقد تجربه و علم
دولت پس از نزدیک به یک سال حضور مشکلات داخلی را به شرایط جهانی که به نحوی خود در «استمرار» آن نقش داشته است، گره میزنند.
معمولاً انتشار آمار توسط دو نهاد صورت میگیرد «بانک مرکزی و مرکز آمار» و آمار این دو مرکز معمولاً با یکدیگر متفاوت و دولت با همه طول و عرض - مرکز آمار را مرجع رسمی میداند.
فعالیتهای دولتی اعم از اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی، فرهنگی، آموزشی شفافیت وجود نداشته و واقعیتها با مردم در میان گذاشته نمیشود.
آقای رئیسی میگوید: شیب تورم کاهشی و وضع اقتصادیمان بهتر شده و اضافه میکند کشورهای دیگر نیز تورم دارند و این شرایط همهگیر شده؛ اما نمیگوید که میزان تورم در ایران بنا به اعلام رسمی حداقل حدود 40 درصد بوده و اختلاف معناداری با تورم در اروپا و آمریکا که یک رقمی هستند دارد.
آنچه در باب تورم و گرانیها باید موردتوجه قرار گیرد حقایق و وضعیتی است که در جریان زندگی روزمره مردم از منظر «درآمد و هزینه» وجود دارد.
بدیهی است که در اقتصاد خرد، تورم با گرانیها نمود پیدا میکند، سبد معیشتی مردم، از زمان اعلام خبر حذف ارز ترجیحی - چند درصد رشد داشته است.
پرسش این است که آیا نهادهای نظارتی شریک جرم محسوب میشوند یا خیر؟ آیا مشکل در نوع حکمرانی اقتصادی توأم با فساد است یا خیر؟
ناگفته هویداست که جامعهای که حال اقتصادش خوب نباشد اخلاق جامعه رو به انحطاط میرود.
میانگین تورم اروپا و آمریکا طی ۴ دهه گذشت حدود 5/2 درصد بوده و در پی تجاوز بیرحمانه و غیرانسانی پوتین به اوکراین... با کمبود غلات، روغن و سوخت، تورم بین ۷ تا ۸ درصد بر اقتصاد اروپا و آمریکا و دیگر کشورها تحمیلشده است.
دولت درصدد رفع بحران تورم نیست و کسری بودجه را به لطایفالحیل از جیب مردم تأمین مینماید، به این ترتیب تدریجاً طبقه متوسط هم به زیر خط فقر سقوط میکند و دست به گریبان تأمین نیازهای اولیه خود مثل نان، آب و هوا میشود. فاصله طبقاتی، با ابعاد بزرگتری شکل میگیرد که به ضرر مردم و کشور است.