کد خبر : 30851 تاریخ : ۱۳۹۸/۶/۱۹ - 23:31
صاحب‌نظران به مناسبت چهلمین سال رحلت آیت‌الله طالقانی در یک میزگرد بررسی کردند بازخوانی اندیشه‌های ابوذر زمان اشاره: آیت‌الله سید محمود علایی طالقانی، از رهبران شاخص انقلاب، دومین رئیس شورای انقلاب، نخستین امام‌جمعه تهران و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بود. ایشان روز 13 اسفند 1289 در روستای «گلیرد» طالقان متولد شد. وی در مکتب پدرش سید ابوالحسن آغاز به یادگیری مفاهیم اسلامی، علم و تقوا نمود؛ همان کسی که امام خمینی از او به سرآمد پرهیزکاران یاد می‌کرد. روابط متقابل او با امام خمینی در زمان طلبگی در قم، بسیاری را به شگفتی افکنده بود. وی که موفق به کسب اجازه‌نامه اجتهاد از مرجع بزرگ آن روز مثل آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی شده بود، بعد از اتمام تحصیلات به تهران آمد و به تدریس علوم دینی مشغول شد. آیت‌الله طالقانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران فعال بود و در جهت رهانیدن حقوق ملت ایران از چنگال استعمار در کنار محمد مصدق تلاش بی‌وقفه می‌کرد. طالقانی در سال 1342 در ارتباط با وقایع 15 خرداد دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد، اما در زندان نیز دست از مبارزه و ارشاد برنداشت، رفتار و گفتارش آن‌چنان اثربخش بود که حتی روی مأموران زندان اثر مثبت می‌گذاشت. ایشان در زندان، با نوشتن تفسیر «پرتوی از قرآن» سعی در آشنا کردن افراد به عظمت قرآن کرد. او پس از آزادی از زندان به کمک دیگر روحانیون، مبارزان، بازاریان، دانشگاهیان و مردم دو راهپیمایی بزرگ در روزهای تاسوعا و عاشورای 57 را رهبری کرد که این تظاهرات میلیونی کمر رژیم را شکست و مقدمه پیروزی انقلاب در روز 22 بهمن را فراهم کرد. تهران تا آن زمان تظاهراتی به بزرگی تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورای سال 57 که رهبر آن آیت‌الله سید محمود طالقانی بود را به خود ندیده بود. وی در روزهای انقلاب در سال 57، پس از آزادی از زندان نهایت تلاش خود را در جهت پیروزی انقلاب نمود و پس از پیروزی به ریاست شورای انقلاب برگزیده شد و در انتخابات مجلس خبرگان قانون‌گذاری (12 مرداد 1358) از سوی مردم تهران به‌عنوان نماینده انتخاب شد. اولین و باشکوه‌ترین نماز جمعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پنجم مرداد 58 به امامت ایشان در دانشگاه تهران برگزار شد. این مرد بزرگ سرانجام در سحرگاه 19 شهریور سال 1358 پس از سال‌ها فعالیت‌های علمی و مبارزات سیاسی علیه رژیم ستم‌شاهی و عمری تلاش خستگی‌ناپذیر درراه پیاده کردن احکام اسلام، به دیدار معبود شتافت و میلیون‌ها نفر پیکر او را در تهران تشییع کردند. امام خمینی، در پیام تسلیتی که به مناسبت درگذشت ایشان صادر کردند، او را «ابوذر زمان» و «بازوی توانای اسلام» نامیدند. میزگرد بررسی «اندیشه طالقانی پیرامون ارتجاع مذهبی، استبداد دینی، شوراهای مردمی و قسط و عدالت» به مناسبت چهلمین سالگرد فقدان آیت‌الله سید محمود طالقانی در کانون توحید برگزار شد. گزارش پیش رو به اهم مباحث مطرح‌شده در این میزگرد برگرفته از جماران می‌پردازد.

ستاره صبح-

مهدی طالقانی، فرزند آیت‌الله طالقانی گفت: چهلمین سالروز آیت‌الله در شرایطی رسید که از همان اول انقلاب با پدر رفتارهای خوبی صورت نمی‌گرفت. حتی دوستان ما شنیده بودند که بعضی از افراد سر مزار پدر گفته بودند «از دست این هم راحت شدیم». درواقع عده‌ای که خودشان را انقلابی معرفی می‌کردند اما سابقه مبارزه نداشتند، پدر را مزاحمی برای اهداف خود می‌دیدند. واقعاً نمی‌دانم چرا عده‌ای از همان اول آقای طالقانی را خاری در چشم‌ خود می‌دیدند و خلاء او در انقلاب و نظام را اتفاق خوبی می‌دانستند. البته آن‌ها آن روزها جرات مخالفت علنی با آقا را نداشتند و حتی پس از ۴۰ سال هم جرات نمی‌کنند درباره ایشان حرفی بزنند. به‌هرحال می‌دانند که آقا در قلب مردم ایران است و اگر چیزی بگویند، با واکنش شدید مردم روبه‌رو خواهند شد. اشتباه بزرگی مرتکب شده و عکس آقا را پاک‌کرده بودند که ما به‌عنوان خانواده ایشان نه‌تنها ناراحت نشدیم خیلی هم راضی و خوشحال بودیم، چون نه ما و نه مرحوم پدر دنبال این برنامه‌ها نبودیم. ناراحتی‌مان از این بود که به‌جای عکس آقا عکس شامپو را برای تبلیغ کشیده بودند که کار بسیار زشتی بود. من اعتراض کردم و حتی همان‌طور که چند ماه پیش گفتم قصد داشتم از آقای حناچی بخواهم اسم آقا را هم از خیابان طالقانی بردارند. البته شهرداری اشتباهش را جبران کرد و طرحی از چهره آقا دوباره در آن محل کشید. هرچند مایلم طرح جدید را هم‌تغییر دهند و عکس موجه‌تری را به‌جایش ترسیم کنند.
نگرانی طالقانی از قدرت گرفتن ارتجاع مذهبی
سعید مدنی پژوهشگر حوزه اجتماعی گفت: در میان متفکران نواندیش شاید هیچ‌کس به‌اندازه دکتر شریعتی و آیت‌الله طالقانی نسبت به ارتجاع مذهبی هشدار نداده است. زمانی شیخ فضل‌الله نوری به ناظم الاسلام گفته بود تو را به حقیقت اسلام قسم می‌دهم آیا مدارس جدید خلاف شرع نیست؟ اگر در اینترنت به سایت‌هایی که خدمات منزل و تعمیرات و... ارائه می‌دهند مراجعه کنیم، می‌بینیم که بخشی هم به ارائه خدمات دینی اختصاص داده‌شده که در آن‌ها آگهی خدمات فرائض دینی ارائه‌شده است. اگر این‌ها ارتجاع مذهبی نیست پس چیست؟ آیت‌الله طالقانی 40 سال قبل نگران قدرت گرفتن ارتجاع مذهبی بود و دائم در این زمینه هشدار می‌داد.

شرایط فردی و خانوادگی طالقانی
حسین رفیعی استاد بازنشسته دانشگاه تهران گفت: پدر آیت‌الله طالقانی آقا سید ابوالحسن هرگز از وجوهات شرعی استفاده نمی‌کرد و امرارمعاشش با ساعت‌سازی بود. همچنین ایشان با عده‌ای از بزرگان آن زمان ازجمله پدر مهندس بازرگان یعنی حاج عباس قلی بازرگان محفلی علمی داشتند که در آن محفل با رهبران مذاهب کلیمی، مسیحی و بهایی بحث و احتجاج می‌کردند. آیت‌الله طالقانی درجایی می‌گوید ازآنجاکه درس فلسفه و تفسیر منحرف‌کننده و کفرآمیز شمرده می‌شد، کمتر مدرس و طلبه‌ای جرات داشت که وارد این درس و بحث شود. ما به‌طور خصوصی در جلسات درس و تفسیر مرحوم شیخ محمدتقی اشراقی و حکمت و فلسفه میرزا خلیل کمره‌ای که هر دو از روشنفکران حوزه بودند، شرکت می‌کردیم. اشخاصی نظیر حاج علی حجتی کرمانی می‌گفتند، «ما به‌طور مخفیانه و بدون اطلاع دوستان حوزوی با آیت‌الله طالقانی رفت‌وآمد داشتیم. اگر بزرگان قم می‌فهمیدند که با آقای طالقانی و مهندس بازرگان ارتباط داریم، ممکن بود زندگی کردن در حوزه برایمان دشوارتر شود.»

معیارهای ارتجاع دینی 
از منظر طالقانی
احمد موثقی گیلانی عضو هیات علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: مرحوم طالقانی با تعبیرهایی نظیر خشک‌مقدس، مقدس مآبی، خوارج، قشری گری، جمود و تحجر به ارتجاع مذهبی ارجاع می‌دادند. ایشان معتقد است ارتجاع مذهبی به معنای رجعت به گذشته و مخالفت با تغییرات و ایده‌های جدید است. من در مصاحبه‌ای مطرح کردم که اسلام طالقانی در برابر اسلام طالبانی قرار دارد. نوگرایی دینی در تفکر متفکران شیعی ایرانی نظیر شریعتی، طالقانی و بازرگان و مطهری ادامه پیدا می‌کند. معیارهای ارتجاع مذهبی با شهادت آیت‌الله مطهری و درگذشت آیت‌الله طالقانی تقویت شد؛ زیرا معیارهای این نوع نگرش ضدیت با فلسفه، عقل، فکر، تخصص، تقسیم‌کار، نقد و هرگونه نوآوری و چسبیدن به فرعیات به‌جای مسائل اصلی است.
آثار استبداد دینی از نگاه طالقانی
محمدتقی فاضل میبدی استاد حوزه گفت: مرحوم آیت‌الله طالقانی روی موضوع استبداد دینی مفصل بحث کرده است. تمام دیدگاه‌های سیاسی، اجتماعی و مذهبی ایشان در مقدمه کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» مرحوم نائینی که تنها کتابی بود که از پایگاه دینی در دفاع از مشروطیت و علیه حکومت مطلقه نوشته‌شده، گفته‌شده است. مرحوم آیت‌الله طالقانی بارزترین اثر شوم استبداد دینی را سه چیز می‌داند؛ نخست اینکه اموال و سرمایه‌های عمومی را برای تأمین قدرت و پیشرفت شهوات فردی و جمعی مصرف می‌کند و دست‌به‌دست کسان خود می‌گرداند و به مردم بخورونمیر می‌دهد آن‌هم در برابر هزاران ستایش و کرنش. دوم، دین را با امیال و هوس‌های خود تطبیق می‌نمایند و چیزی به نام دین در دین داخل می‌سازند و مردم را از اصول و مبانی دین که معارض با قدرت‌های بی‌حد است منصرف می‌سازد. سومین چیزی که نتیجه شوم استبداد دینی است این است که عقول و افکار را تحت‌فشار می‌گذارد و از بروز و رشد استعدادها و بیداری مردم جلوگیری می‌کند. مرحوم آیت‌الله طالقانی سال‌ها در حوزه‌ها زندگی کرده و افکار پاره‌ای از متولیان دین را به‌خوبی می‌شناخته است. استبداد رأی یک نوع تفکری است که در اندیشه برخی متولیان دین در مسائل سیاسی و اجتماعی مردم وجود دارد. مرحوم آیت‌الله طالقانی این مسئله را پیش‌بینی می‌کرد زیرا ایشان فردی باذکاوت و باهوش بالابودند و می‌دانستند که این تفکر که در مسائل شخصی می‌گوید هر چه من گفتم، اگر در مسائل سیاسی هم‌چنین بگوید، بسیار خطرناک است و ایشان احتمال چنین مسئله‌ای را می‌دادند.

موضع طالقانی درباره نامزدی 
ریاست جمهوری
سید محمدمهدی جعفری قرآن‌پژوه گفت: یک‌بار در یک مراسم در 4خرداد 1358، آیت‌الله طالقانی را کاندیدای ریاست جمهوری کردند. ایشان در پاسخ به سؤال آقای احمد جلالی در برنامه «قرآن درصحنه» که از آیت‌الله طالقانی پرسیدند موضعش درباره این کاندیداتوری چیست؟ اول به شوخی گفتند از پریشب تا حالا از خوشحالی نمی‌دانستم چه کنم! اما بعد خیلی عصبانی شدند و با ناراحتی گفتند بروید دنبال کارتان این حرف‌ها به چه درد می‌خورد؟ ما باید برگردیم به همان محراب و منبر خودمان. کار ما هدایت است و نظارت و کار را باید به متخصصین و کارشناسان سپرد. ریاست جمهوری یک مسئله تخصصی است و کسی باید این کار را انجام دهد که قدرت اداره جامعه و خدمت به آن را داشته باشد.