کد خبر : 225075 تاریخ : ۱۴۰۰/۵/۱۱ - 01:32
ریشه‌یابی اختلال بدریخت انگاری

فاطمه رسولی- روانشناس

ستاره صبح آنلاین-برخی افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی‌شان، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند که سبب می‌شود ترس مفرط و نگران‌کننده‌ای از زشت بودن، غیر جذاب بودن و بدریخت بودن گزارش کنند. این موارد نشانه‌هایی از اختلال بدریخت انگاری است. انجمن روان‌پزشکی آمریکا این اختلال را یک اختلال جدی می‌داند که با نشانه‌های مربوط به نگرانی‌های خیالی درباره بدن مانند افکار مزاحم و مکرر در مورد درک، تغییر شکل و یا نقص در ظاهر فیزیکی مشخص می‌شود. ازجمله ویژگی‌های افراد مبتلابه این اختلال، نگریستن مکرر به آینه، مقایسه خصیصه‌های شخصی با دیگران و تلاش برای پنهان‌سازی افراطی ظاهر به طرق مختلف است.

اختلال بدریخت انگاری با اختلالات دیگر مانند افسردگی و اضطراب اجتماعی ارتباط دارد که این موضوع باعث پیامدهای فراوانی ازجمله پایین آمدن کیفیت زندگی، بروز رفتارهای پرخطر منجر به خودکشی، اختلال در روابط اجتماعی، نداشتن شغل، تمایل به ماندن در خانه، انجام عمل‌های زیبایی متعدد و ... می‌شود.

تصویر فرد از ظاهر و بدنش از همان دوران کودکی شکل می‌گیرد و دراین‌ارتباط یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در دوران کودکی دل‌بستگی کودک و مادر است. به گفته «جان بالبی»، دل‌بستگی حالتی از یک رابطه ابتدایی همراه با امنیت است که نوزاد با مراقبین اصلی و به‌خصوص مادر برقرار می‌کند. این رابطه توأم با امنیت، دل‌بستگی ایمن نام دارد و هر اتفاقی که این دل‌بستگی را خدشه‌دار کند منجر به ایجاد دل‌بستگی ناایمن در کودک می‌شود. درحالی‌که دل‌بستگی ایمن، زمینه‌ساز برقراری روابط مثبت می‌شود، نتایج تحقیقات بیانگر این است که سبک‌های دل‌بستگی ناایمن با کاهش رضایتمندی از تصویر بدنی و کاهش احساس اعتمادبه‌نفس، ارتباط دارد. در نوجوانی، به دلیل ارزشمند شدن جذابیت در میان جوانان و حساس شدن آن‌ها نسبت به انتقادها و تمسخرها، هرگونه واکنش منفی در مورد ظاهر فرد نوجوان به معنای عدم جذابیت برای او تلقی می‌شود.

معمولاً راه‌حلی که مبتلایان به این اختلال برای درمان انتخاب می‌کنند، جراحی یا درمان‌های پوستی و جسمی است. این افراد متوجه بیماری خود نیستند و تنها جسم خود را ناقص می‌بینند، بنابراین برای درمان ریشه‌ای به مراکز مشاوره مراجعه نمی‌کنند. طبق نتایج تحقیقات، برای درمان اختلال خود زشت پنداری، درمان‌های شناختی رفتاری به همراه مصرف داروهای افسردگی و ضد اضطراب مؤثر واقع شده‌اند. به عبارتی روان‌درمانی ثابت کرده است که اختلال خود زشت پنداری یک اختلال قابل‌درمان است و بهتر است که از همان سنین پایین‌تر یعنی هنگامی‌که هنوز فرد را کاملاً از خود بیزار نکرده و ریشه محکمی در فرد ندارد، درمان شود. همچنین با توجه به اهمیت دل‌بستگی اولیه والدین و کودک، فرزندپروری مقتدرانه و ایجاد احساس امنیت می‌تواند هم در کودکی و هم در نوجوانی تا حدود زیادی از این اختلال پیشگیری کند.

از طرف دیگر استفاده بیش‌ازاندازه از شبکه‌های مجازی در ایجاد این اختلال بی‌تأثیر نیست؛ زیرا در این شبکه‌ها افرادی قرار دارند که به‌طور منظم تصاویر و ویدیوهایی از خود منتشر می‌کنند. این رفتار نیز می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی و اضطراب باشد، چراکه حاکی از نیاز به دریافت تأیید و تحسین دیگران است که از آن به تأیید طلبی افراطی یاد می‌شود. مطالعات نشان می‌دهند تلاش بیش‌ازحد برای ارائه نسخه‌های غیرواقعی از زندگی، فشار روانی زیادی به فرد وارد می‌کند. از سوی دیگر اگر به‌اندازه کافی در دریافت تأیید دیگران در قالب لایک و کامنت موفق عمل نکند، دچار احساس نفرت از خویشتن می‌شود. این افراد به دلیل نیاز به تأیید بالا مستعد ابتلا به اختلال بدریخت انگاری هستند؛ بنابراین لازم است والدین مسئولیت بیشتری را در قبال رفتارهای فرزند خود در شبکه‌های اجتماعی قبول کنند و آن‌ها را از تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان آگاه کنند. بر فعالیت فرزندتان در شبکه‌های اجتماعی نظارت داشته باشید و آن را به زمان خاصی در روز محدود کنید. یک روز در هفته را «روز بدون شبکه‌های اجتماعی» اعلام کنید و همه خانواده به آن پایبند باشید.

به فرزندتان قضاوت صحیح در مورد زندگی و تصاویر دیگران در شبکه‌های اجتماعی را آموزش دهید. به آن‌ها تأکید کنید که اکثر انسان‌ها تصویر اغراق شده و مثبتی را از خود به نمایش می‌گذارند. فرزندانتان را به داشتن فعالیت‌های بدنی و تفریحی غیرمجازی تشویق کنید. نحوه برخورد با مزاحمان مجازی را به فرزندانتان آموزش دهید.