ستاره صبح-تارنمای اویل پرایس بهطور اختصاصی از طریق منابع موثق نزدیک به جمهوری اسلامی ایران کسب اطلاع کرد که با افزایش تنشها در خلیجفارس، روسیه قصد دارد از بنادر ایران در بوشهر و چابهار بهعنوان پایگاههای نظامی پیشران برای کشتیهای جنگی و زیردریاییهای هستهای خود استفاده کند. صدها نفر از نیروهای ویژه تحت پوشش «مشاوران نظامی» نیز از پایگاه هوایی در نزدیکی بندر بوشهر بهعنوان مرکزی برای استقرار 35 هواپیمای جنگنده سوخو Su-57 حفاظت خواهند کرد. دور بعدی رزمایشهای مشترک نظامی در اقیانوس هند و تنگه هرمز نشانگر آغاز این گسترش نظامی در ایران خواهد بود. بسته به قدرت عملی در واکنش داخلی و بینالمللی، این کشتیها و نیروهای ویژه در جای خود باقی میمانند و طی 50 سال آینده بهتدریج بر تعداد آنها افزوده خواهد گردید.این افزایش تدریجی از توانایی روسیه در یک کشور، روش عملی و مورد آزمایش کرملین برای اعمالنفوذ اقتصادی و یا حمایت سیاسی از یک کشور است. روسیه دقیقاً بر اساس همین طرح در سوریه مستقرشده است و علیرغم اعلام عقبنشینی همچنان به حضور گسترده خود در داخل و اطراف لاذقیه سوریه ادامه میدهد. در مراحل اولیه، این نیروها - در واقعیت، همگی همان نیروهای ویژه هستند که در لباس مشاوران نظامی ظاهر میشوند تا تأمینکننده امنیت برای پایگاه هوایی عظیم حمیم در اطراف لاذقیه گردند پایگاهی که در آن سوخوهای روسی و سیستم موشکی S400 مستقر است. این حضور روسیه بعداً بهموجب توافقی که در ژانویه سال 2017 با سوریه منعقد گردید، بهطور مناسب گسترش و رسمیت یافت بطوریکه به روسیه اجازه داده شد تا عملیات خود را در لاذقیه ادامه و همچنین از تأسیسات دریایی در طرطوس برای 49 سال آینده استفاده کند. این دقیقاً همان چارچوب توافقنامهای است که طی چند روز گذشته علیرغم اعتراض خاموش حسن روحانی و طرفداران و متحدان توافق هستهای وی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رهبر ایران مورد تائید قرارگرفته است.با توجه به عملکرد ضعیف روسیه در تعهدات خود با ایران که مهمترین آنها در مورد حقوق نفت و گاز دریای خزر است، تصمیم ایران برای پیشبرد معامله اخیر ممکن است برای بسیاری شگفتآور به نظر برسد اما این تحول میتواند محصول دو دلیل اساسی باشد. اول، مبارزه فعلی با تحریمها و ریاضت اقتصادی ناشی از آن و انزوای سیاسی. فقط پنج عضو دائمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارند که تهران میتواند با آنها وارد گفتگو شود: ایالاتمتحده (اولین مهاجم علیه ایران)، انگلیس و فرانسه (هر دو در خط آمریکا میباشند)، چین (که حمایت آنها با توجه به تحولات روز تابع قانون جزر و مد میگردد) و نهایتاً روسیه. یکی از مقامات ارشد ایران هفته گذشته به تارنمای OilPrice.com گفت: «اگر شما هیچ وسیلهای برای تهیه غذا از سوپرمارکت ده مایل دورتر از خود را نداشته باشید، چارهای ندارید که از مغازه در نزدیکی خود خریداری کنید، هرچقدر هم که آن مغازه مخوف و ترسناک باشد».همین مقام ارشد در ادامه گفت دلیل دوم روی آوردن به روسیه این است که رئیسجمهور روحانی و طرفداران نسبتاً معتدل و حامیان برجامی وی اعتماد بسیاری از مردم و مسئولان را به دلیل خلف وعده دررسیدن به شکوفایی اقتصادی را ازدستدادهاند ازجمله (مقام رهبری) آیتالله خامنهای است که چند سال اول ریاست جمهوری روحانی از وی حمایت کرد اما اکنون چارهای جز همراهی با توصیههای سپاه ندارد و توافق اخیر با روسیه در صدر این توصیهها قرار دار.چرا سپاه پاسداران از معامله با روسیه حمایت میکند، با توجه به اینکه پرسنل ارشد آن افراد بسیار توانمند و افسران نظامی سختگیر هستند و بهخوبی از مشکلی که این توافق در مقیاس جهانی به وجودمی آورد آگاه هستند؟ وی افزود: اولاً آنها [جمهوری اسلامی] صادقانه اعتقاددارند كه یك معامله مالی عادی كه سال گذشته با روسیه به توافق رسیده است، تنها رگ حیاتی است كه ایران دارد و مانع از سقوط آن در یك سناریوی انقلابی عامهپسند میشود و دلیل دوم اینكه برخی از چهرههای ارشد سپاه همچنین میتوانند با همکاری با روسیه از امتیازهای بیشتری برخوردار گردند.روسیه سالانه 50 میلیارد دلار حداقل برای پنج سال در پروژههای نفت و گاز ایران با استانداردهای غربی سرمایهگذاری میکند که تخمین زده میشود حدود 250 میلیارد دلار هزینه در برداشته باشد. 250 میلیارد دلار دیگر نیز برای 5 سال آینده در اختیار ایران قرار خواهد گرفت تا بتواند به اقتصاد بیجان خودسر و سامانی بدهد. درازای این امتیاز، ایران شرکتهای روسی را در اولویت کلیه معاملات اكتشافی و توسعه میدانهای نفت و گاز در آینده قرار خواهد داد. علاوه بر این - و برای آنچه اکنون ازنظر نظامی حیاتی است - ایران موافقت خود را برای خرید سیستم دفاع موشکی S-400 روسیه اعلام کرده است، همچنین به روسیه اجازه داده شد تا تعداد پستهای شنود خود را در ایران گسترش دهد و سرانجام مقرر گردید تا تعداد مأمورین ارشد اعزامی سپاه به مسکو برای آموزش به دو برابر یعنی بین 120 تا 130 نفر برسد.روسيه نهتنها آرزو دارد به تمام ذخاير نفت و گاز دريايي و ساحلي خزر دسترسي داشته باشد که مایل است با تسلط بر دو بندر استراتژیک در خلیجفارس بتواند بر تنگه استراتژیک هرمز که یکی از گذرگاههای حساس نفت و گاز جهان است نیز تسلط داشته باشد.این تنگه البته یکی از مهمترین راههای حملونقل نفتی جهان - و مسیر کلیدی خلیجفارس به خاور دور از طریق اقیانوس هند - با تقریباً 35٪ از کل نفت و حدود یکسوم از گاز طبیعی مایع جهان است.یک تحلیلگر اطلاعات مستقر در لندن هفته گذشته به تارنمای اویل پرایس گفت: بندر بوشهر و چابهار به روسیه جای پای بالقوه در کل منطقه خلیجفارس و اقیانوس هند را خواهد داد، جای پائی که به روسیه امکان خواهد داد تا در نواحی ژاپن کره جنوبی و فیلیپین که در حوزه نفوذ آمریکا قرار دارد، عملیات دریایی مشترک با چین را با سهولت بیشتری انجام دهد.وی در خاتمه گفت: این واقعیت که روسیه همچنین قصد دارد از این دو بندر نهفقط برای کشتیهای جنگی بلکه برای زیردریاییهای هستهای خود استفاده کند بهویژه در زمانهائیکه بنادر شمالی آن با یخبندانهای طولانیمدت روبرو میگردند از اهمیت ویژه تاریخی برخوردار است.
04 آگوست 2019- تارنمای اویل پرایس برگردان شهدی Asghar.shahdi@gmail.com