سمیرا هوری- شاعر و پژوهشگر
ستاره صبح آنلاین-محمد محمدعلی (متولد ۱۳۲۷) نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت کشور است که آثار متعدد و درخشانش در حوزه ادبیات داستانی، همواره موردتوجه منتقدان و مخاطبان بوده است. سهگانه او با نام «روز اول عشق» شامل سه رمان پژوهشی و اسطورهای به نامهای «آدم و حوا»، «مشی و مشیانه» و «جمشید و جمک» است. غیرازاین سه اثر، میتوان گفت که رمانها و مجموعه داستانهای محمد محمدعلی به سبک واقعگرایی آمیخته با سمبولیسم نگاشته شدهاند. دو داستان کوتاه او با نامهای «مرغدانی» و «بازنشسته» از معروفترین داستانهای کوتاه پس از انقلاب است. مجموعه داستان «بازنشستگی» نخستین بار در سال ۱۳۶۶ توسط انتشارات نگاه به چاپ رسید. این کتاب از زمان انتشارش تاکنون بارها از سوی ناشران گوناگون تجدید چاپ و روانه بازار شده است. این اثر که از داستانهای کلاسیک معاصر به شمار میرود، در سال ۱۳۷۷ موفق به دریافت لوح تقدیر 20 سال داستاننویسی شد.
مجموعه داستان «بازنشستگی» دو بخش دارد و ویژگی بارز داستانهای هر دو بخش، پرداختن به زندگی طبقه بوروکرات جامعه است. شخصیتها در این کتاب از محمد محمدعلی که خود سالها کارمند سازمان بازنشستگی بوده است، شاغلین ادارات هستند؛ اصطلاحاً یقهسفیدهایی که به کارهای دفتری و حرفهای مشغولاند و یقه آبیهایی که به کارهای یدی و خدماتی میپردازند؛ البته بهطورکلی زندگی کارمندی، بازنشستگی، خانوادههای شلوغ و پر فرزند، زوجهای میانسال بدخلق و ازایندست موارد را میتوان در آثار داستانی و سینمایی دهه ۶۰ مشاهده کرد. در ادامه به بررسی داستانهای این مجموعه میپردازیم.
داستان «مرغدانی»
داستان «مرغدانی» درباره شخصیتی به نام «آقا ولی» است که کارهای خدماتی ادارهای را انجام میداده و حالا در شرف بازنشستگی و به دنبال شغل دیگری برای امرارمعاش است. همکار آقا ولی او را برای کار در مرغدانی به دوست خود معرفی میکند. مسئولیت سر بریدن مرغهای حذفی به آقا ولی سپرده میشود، اما او برخلاف فیزیک مناسبش برای این کار، دل کوچکی دارد و نمیتواند مرغها را سر ببرد. نویسنده توصیف سر بریدن و حذف مرغها را بهطور نمادین در برابر حذف آقا ولی از اداره و بازنشستگیاش قرار میدهد و ابعاد دیگری به رئالیسم داستان خود میبخشد.
داستان «بازنشسته»
داستان «بازنشسته» قصه کارمندی به اسم «شمس» است که ابتدا در دامداری پدرش مشغول به کار بوده و سپس به دلیل تغییر وضعیت مالی پدر و تصاحب دامداری توسط طلبکاران، به کشتارگاه منتقل میشود. او در پی تلاش بیفایدهای برای آشکارسازی فساد مالی مدیران، آلوده به فعالیتهای آنان شده است. این مسئله موجب اختلاف شمس و همسرش شده، تا آنجا که فرزندان هم تحت تأثیر تربیت مادر، از شمس دوری میکنند. از این داستان، بوروکراسی و بستری که برای فساد اداری و تغییر رفتار کارکنان به وجود میآورد، قابل دریافت است. موضوعی که آتشش میتواند به دامان خانوادهها نیز کشیده شود.
داستان «پشت شیشه مشجر»
در داستان «پشت شیشه مشجر» مردی به نام «تقوی» به دلیل موارد اخلاقی از اداره اخراج میشود و سپس با پیشنهاد یکی از مدیران سابق، با زنی متمول آشنا شده و بهعنوان کارپرداز به خدمت او درمیآید و درنهایت با وی ازدواج میکند. تقوی که حرص به ارث بردن ثروت زن را دارد، روزی داخل حمام با دردی در سمت چپ سینه از حال میرود. در این داستان میبینیم که کمبضاعتی یک کارمند معمولی میتواند او را حریص پول کند و به راهها و خواستههای اشتباه بکشاند.
داستان «بین خوابوبیداری»
در داستان «بین خوابوبیداری» یک روز از زندگی مرد کارمندی به نام «شهبازی» تحتفشار تکرار و روزمرگی، هذیانگونه روایت میشود. داستان اینچنین آغاز میشود: «از خود پرسید 'امروز هم؟'» همین چند کلمه نشان میدهد که کسالت زندگی کارمندی میتواند از انسان رباتی بسازد که بیمیل و خارج از اراده به کارها رسیدگی میکند.
داستان «پوسترهای دو پولی»
داستان «پوسترهای دو پولی» روایت کارمندی به نام «صداقتی» است که در اداره درباره انتخابات ریاست جمهوری بحث میکند و طرفدار بنیصدر است. او که با مدرک سیکل رؤیای رئیسجمهور شدن را در سر دارد، به دلیل وضع اقتصادی نامناسب خانواده و تهدید شدن توسط صاحبخانه، به کارهای انتخاباتی و فروش پوستر رئیسجمهور مقابل دانشگاه روی میآورد. این امر که فشار نیاز میتواند انسان را بهسوی خیالبافی و کارهای احمقانه سوق دهد، حقیقت روانشناختی است.
در پایان میتوان گفت که آثار مربوط به هر دهه، در دهههای بعدی به علت گذر از آن برهه تاریخی و دستیابی به نگاه همهجانبهتر، بهتر درک میشوند. به همین دلیل است که مجموعه داستان «بازنشستگی» از دهه ۶۰ تاکنون تجدید چاپ شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. علاوه بر این، آثار محمد محمدعلی با رئالیسم مخصوص خود، ضمن جلب نظر منتقدان و اهالی حرفهای ادبیات، همیشه در میان خوانندگان عمومی داستان نیز از استقبال خوبی برخوردار بوده است.