سینا لطیفپور- پژوهشگر و مدرس موسیقی
ستاره صبح آنلاین-قدمت استفاده از موسیقی بهعنوان روشی برای درمان، به زمان ارسطو، افلاطون و حتی به زمان شکلگیری انسان بازمیگردد. دراینارتباط ارسطو میگوید: «از موسیقی میتوان در بسیاری از شئون زندگی ازجمله تعلیم و تربیت، سرگرمی، درمان، گذران اوقات فراقت و تعدیل احساسات و عواطف بشری استفاده كرد.» همچنین فارابی موسیقی را دارای سه خصلت «احساسبرانگیز»، «نشاطانگیز» و «خیالانگیز» میدانست که تحت شرایط خاصی میتواند هر سه خصوصیت را دارا باشد.
امروزه از تأثیر و فواید موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی انسان (از دوره جنینی تا سالمندی) سخن به میان میآید و از تغییرات آن بر روی سیستمهای حسی، حركتی، هیجانی، عاطفی، ترشح غدد، هوشیاری، آگاهی و شناخت فرد بحث میشود. پس از گذشت تاریخی کهن و چند هزارساله در استفاده از موسیقی برای درمان، در طول قرن بیستم بود که «موسیقیدرمانی» بهعنوان یک دانش و حرفه تخصصی شناخته شد و به ثبت رسید. اگرچه فواید آن از دورههای قبل مطرح بوده است، اما گذشته از جنبههای تاریخی، پیشرفت و شکوفایی نهایی این رشته بیشتر به دلیل ارتباط آن با پیشرفت در دیگر روشهای درمانی صورت پذیرفته است. همچنین اگرچه سابقه تاریخی تأثیر درمانی موسیقی، در کسب تجربیات موسیقیدانها و موسیقیدرمانگرها مؤثر بوده، اما پیشرفتهای علمی و پزشکی قرن بیستم موردنیاز بود تا انگیزه ایجاد نهادی مبتنی بر اهداف مشترک به وجود آید.
در زمان جهشهای تکنولوژی قرن بیستم، ارتباط سنتی و نزدیکی که بین موسیقی و طب وجود داشت تا حدی کمرنگ شد، اما همچنان تحقیقاتی در مورد منافع موسیقیدرمانی صورت میگرفت. برخی سازمانها نیز از کاربرد درمانی این هنر حمایت میکردند و همین امر باعث انجام پژوهشهای تخصصی در زمینه تأثیرات پزشکی و روانشناسی موسیقی شد. اختراع ضبطصوت نیز جاذبه موسیقی را در طول قرن افزایش داد و در بیمارستانها از نوارهای موسیقی برای آرام کردن و کاهش اضطراب و استرس بیماران بعد از عملهای جراحی و سایر موارد مرتبط استفاده میشد. همچنین در طول جنگ جهانی اول، برای تقویت و ترمیم مفاصل و ماهیچههای صدمهدیده در جنگ استفاده از موسیقی توصیه میشد و در اوایل قرن بیستم در درمان اختلالات شنوایی و گویایی هم مورد استفاده قرار میگرفت. پس از جنگ جهانی دوم، فعالیتهای موسیقیدرمانی بهصورت حرفهای، منظم و سازمانیافته توسعه پیدا کرد. در سال 1903 یکی از مدافعان موسیقیدرمانی به نامه «ایوا ویسیلیوس» جامعه ملی درمان شهر نیویورک را تأسیس کرد و تا پایان عمرش بهعنوان رئیس این انجمن خدمت کرد. وی موسیقی را به گروههای تقویتی، محرک و آرامبخش تقسیم کرد و تجویزهای موسیقایی ویژهای را برای امراض مختلف پیشنهاد کرد.
در سالهای 1948 و 1949 گردهماییهایی بین موسیقیدرمانگرها، نوازندههای موسیقی، مددکارها، توانبخشها و دیگر افراد فعال در این زمینه تشکیل میشد و درنهایت در دوم ژوئن 1950 موسسهای تحت عنوان انجمن ملی موسیقیدرمانی
National Association for Music Therapy (N.A.M.T) تأسیس شد.
انجمن ملی موسیقیدرمانی از سال 1950 تا 1954 سالنامههایی از اقدامات انجامشده خود منتشر میکرد و همچنین یک فصلنامه تخصصی با نام «مجله موسیقیدرمانی» که حاوی اطلاعات و تحقیقات جدید پیرامون موسیقیدرمانی بود و خبرنامهای که مخصوص اعضای انجمن بود هر دو ماه یکبار تهیه میشد و به چاپ میرسید. در سال 1971 دومین «سازمان ملی موسیقیدرمانی» در دانشگاه «نیویورک» تأسیس شد و در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقیدرمانی در سطح بینالمللی به ثبت رسید. طی چند دهه گذشته نیز به دلیل اهمیت روزافزون پیشگیری از انواع بیماریها و همچنین حفظ سلامت ذهنی و جسمی، موسیقیدرمانگرها نیز میتوانند در مراکز بهداشت، مراکز آموزش سالمندان، مؤسسات توانبخشی، کلینیکهای تسکین اضطراب و ... دانش و تجربه خود را در جهت اهداف درمانی موردنظر ارائه کنند.