خبر تلخ و کوتاه بود؛ بابک خرمدین، کارگردان سینما به قتل رسید! تلخی خبر وقتی بیشتر شد که قاتلان اعتراف کردند. حالا باید منتظر جزئیات بیشتر بود تا قضاوت درستی هم کرد، اما همین اندازه صحت خبر هم هولناک است. پدر بابک، بابک را به قتل رساند! این فیلمساز که در ۴۷ سالگی از دنیا رفت با «سوگنامهای برای یاشار» اولین فیلم بلندش را بر پرده سینمای «هنر و تجربه» دید. بابک خرمدین سال ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و فارغالتحصیل سال ۱۳۸۸ است. این کارگردان سال ۱۳۷۹ در دوره فیلمسازی یک ساله انجمن سینمای جوانان دفتر تهران شرکت کرد. بابک خرمدین فیلم «سوگنامهای برای یاشار» را آنطور که خودش میگفت تا حد زیادی با الهام گرفتن از زندگی خود ساخته است. او در سال ۸۹ بهعنوان دانشجو راهی لندن میشود و در آنجا با مسئله مهاجرت و غربت درگیری پیدا میکند. این فیلم روایت زندگی روزمره یاشار، مهاجر ایرانی ترکتبار در لندن است که با ویزای دانشجویی وارد لندن شده است. خرمدین همزمان با اتمام کالج دچار مشکلات مالی و نیز دلتنگی برای خانوادهاش و ایران میشود و بین ماندن و برگشتن مردد است؛ ولی سرانجام تصمیم به بازگشت به کشور میگیرد. یاشار شخصیت اصلی فیلم او هم چنین سرگذشتی دارد. این نقش را یاشار علیشناس بازی کرده که از دوستان کارگردان بوده و سابقه بازیگری نداشته است. بابک خرمدین برای گرفتن بازی بهتر از او، فیلمنامه را در اختیارش نگذاشته و صحنه به صحنه موقعیت را برای او توضیح میداده است. به گزارش ایسنا، در مراسمی که دیماه سال ۹۴ به بهانه اکران فیلم بابک خرمدین در موزه سینما برگزار شد، او از پدرش دعوت کرد که به روی صحنه بیاید و پدرش در سخنانی کوتاه گفته بود: «به نام خداوند آموزگار و به نام شهدای گلگون کفن جنگ هشتساله و درود به شرافت آن شهدا که مملکت را حفظ کردند. من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم. ۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دومرتبه شیمیایی شدم و ۴ بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل مملکت انجاموظیفه کردم. به جوانان توصیه میکنم از این گهواره وطن غافل نباشند چون رشد و سربلندی آنان در همین مملکت اتفاق میافتد. از این ۳۰ سال خدمت ۱۷ سال را دور از خانواده انجاموظیفه کردم و تمام زحمات خانواده روی دوش این خانم عزیزم (همسرش) بود که وطن دوم من هستند.» بابک خرمدین کارگردان «سوگنامهای برای یاشار» هم یادآور شده بود: «این اولین فیلم حرفهای من است؛ اما «سوگنامهای برای یاشار» یک فیلم حرفهای نیست و این فیلم را بدون هیچ امکانات و حتی مجوزی با کمک دوستانی که آن زمان داشتم ساختم و یک فیلم کاملاً شخصی است. اگر میخواستم مجوز بگیرم، داستانی برای خودش میشد. با ویزای دانشجویی نمیتوانستم برای مجوز اقدام کنم و در دورهای هم آنجا بودم که با ایرانیها خوب برخورد نمیشد. این روش فیلمسازی را در آنجا گریلا یا چریکی میگویند و خود دانشجویان انگلیسی هم به این روش فیلمهایی میسازند.» زندهیاد اکبر عالمی، کارگردان هم که در آن مراسم حضور داشت در سخنانی کوتاه گفت: «بیشتر از 10 سال پیش بابک خرمدین دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران بود و بعدها شنیدم رفت انگلیس و از شنیدن خبر برگشتش به ایران خوشحال شدم.» بهروز معاونیان صدابردار هم در این مراسم گفته بود: «بیشتر صداها در این کار با خود دوربین ضبطشده بود و اصلاً یک کار سوپر مستند بود. ولی تمام حس کاراکتر (کارگردان) نسبت به پدر و مادرش و اینکه چطور شد رفت و چطور حس نزدیکی به همین پدر و مادر باعث شد، برگردد در فیلم پیدا بود و خوشحالم که امشب این پدر و مادر (پدر و مادر بابک خرمدین) را از نزدیک میبینم.» بابک خرمدین جوایزی هم در سینمای ایران و جهان به دست آورده بود که شاید مهمترین آن جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای «بور بیجاده رنگ» در جشنواره بینالمللی فیلم آسا (فیلمهای انسان دوستانه) ۱۳۸۸ بود. دیپلم افتخار بهترین کارگردانی در جشنواره بینالمللی پروین اعتصامی هم از جایزههای داخلی بود که بابک گرفت. کسی نمیداند شاید اگر و اگرهای دیگر اتفاق میافتاد این اتفاق هولناک نمیافتاد و بابک بازهم فیلم میساخت و از جشنوارههای خارجی و داخلی جایزه میگرفت.