نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما نشان میدهد سریال «احضار» شبکه یک سیما با ۴۳.۱ درصد مخاطب در صدر سریالهای رمضانی تلویزیون قرارگرفته است. همچنین سریال «یاور» شبکه سه سیما با حدود ۴۱ درصد مخاطب دومین سریال موردپسند مردم شده است. فصل چهارم سریال «بچه مهندس» از شبکه دو سیما نیز با ۳۷.۳ درصد مخاطب در جایگاه سوم سریالهای رمضانی سیما در سال ۱۴۰۰ قرارگرفته است.
عقبگرد تلویزیون در ژانر ماورایی سریاشل احضار ساخته علیرضا افخمی با این هدف ساختهشده بود که «احضار روح» را زیر سؤال ببرد و دیگران را از این کار نهی کند؛ اما در اقدامی مغایر باهدف تعریفشده این کنش ناپسند را ترویج و تبلیغ کرد. یاسمن خلیلیفرد، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی درباره کیفیت هنری این سریال در گفتوگو با ایرنا گفت: سریال احضار نتوانست توقعات مخاطب را آنقدر که انتظار میرفت برآورده کند. عمده دلیل این عدم توفیق به اشکالات متعدد و حفرههای فیلمنامه بازمیگردد. فیلمنامه از اسلوبهای ژانر خود پیروی نمیکند و به همین جهت بسیاری از موقعیتهای کار که بنا بوده حس ترس و دلهره را به مخاطب القا کنند درنیامدهاند و در برخی موارد بیشتر به هجو شباهت مییابند. همچنین بسیاری از تمهیدات انتخابی برای نزدیک کردن اثر به ژانرش نخنما، تکراری و کهنهاند. ملات داستان کم است و همهچیز در حد ایدهای کوتاه و یکخطی باقیمانده که بهزور کش آمده است.
ضعف پژوهش درباره ماورا، روح و جن در سریال «احضار» جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون نیز درباره کیفیت هنری سریال احضار در گفتوگو با ایرنا گفت: این سریال به دلیل ضعف پژوهش، دانش اندک دینی، فقهی، علمی و تخصصی درباره ماورا، روح و جن و شفاف نبودن نگاهش به خرافات و خلط مبحث در مورد مسائلی چون شیطانپرستی، با موفقیت همراه نشده است. وی با اشاره به اینکه در سریال احضار مرز میان توهم، تخیل و واقعیتهای قرآنی درباره روح و جن مخدوش شده، اظهار داشت: در این سریال تکلیف تماشاگر با قصه و شخصیتها مشخص نیست. کارگردان از بازگویی موضوع اصلی سریال یعنی خرافات و همچنین روح و جن بازمانده و جذب حاشیهها شده است. مسئله اصلی سریال مبارزه با خرافات است، اما از آغاز تا پایان موضوع مثلث عشقی میان مائده، زهره و محسن پررنگ میشود. در این سریال به دلیل شفاف نبودن مسئله حضور محسن در قالب روح یا شاید توهم، بسیاری از رخدادها مبهم هستند و کارگردان بهجای پردازش مسئله اصلی به مسائل حاشیهای پرداخته است.
«بچه مهندس»؛ سریالی که نباید به فصل چهارم میرسید سه فصل اول سریال بچه مهندس توسط علی غفاری ساخته شد و فصل چهارمش را احمد کاوری ساخت. این سریال در طول سه سال به فصل چهارم رسید. روزبه حصاری، بازیگر نقش جواد جوادی نیز در فصل سوم به دلیل آنچه «عدم توافق مالی و درخواستهای خارج از عرف» گفته شد جای خودش را به محمدرضا رهبری داد. جبار آذین، ساخت فصل دوم و سوم سریال بچه مهندس را بیهوده دانست و گفت: این سریال میتوانست با موجزگویی در همان یک فصل حرف خود را بزند و خاتمه یابد. تداوم تولید این سریال تنها میتواند به درازگویی قصه و ساختار بینجامد که برای مخاطب دستاوردی ندارد؛ البته ادامه دادن سریال در فصلهای مختلف برای سازندگان سودآور است. چون آنها بابت این اقدام دقیقهای چند میلیون تومان پول درمیآورند.
سریال «یاور»؛ از رفاقت تا قلدرمآبی این منتقد سینما و تلویزیون فیلمنامه سریال یاور را یکی از بهترین نوشتههای سعید مطلبی (نویسنده این اثر) دانست و گفت: موضوع اصلی این سریال مسئله رفاقت است و در کنارش روی نقش بزرگترها در تحکیم مناسبات خانوادگی تأکید میکند. ماجراهایی که در این سریال رخ میدهند، پیوندی درست و اصولی با داستان مرکزی دارند و غیرقابلباور نیستند. وی با اشاره به شباهت شخصیت یاور با حشمت فردوس اظهار داشت: عمد نویسنده بر همین قضیه بوده است. او خواسته اشاره کند نقش بزرگترها در استحکام خانواده میتواند از طریق حشمت فردوس و یاور چلویی صورت بگیرد. این افراد با دانش و تجربهای که دارند در قوام خانواده نقشآفرین هستند.
فقط اسم حشمت فردوس عوضشده است مازیار معاونی، منتقد سینما در گفتوگو با ایرنا درباره سریال یاور تأکید کرد: در این سریال فقط اسم حشمت فردوس «ستایش» عوضشده و بازی تکراری داریوش ارجمند توی ذوق میزند. اینجا هم مثل ستایش قلدرمابی مستبدانه بر سیستم حاکم است و بچهها باید حرفگوشکن باشند. سریال ستایش روی کاکل جاهلی حرف زدن و قلدرمابی و استبداد سنتی آمیخته بامعرفت و لوطیگری حشمت فردوس میچرخید و یاور هم همین فضا را دارد. تلویزیون وقتی اینقدر بودجه میگذارد که آن شخصیت را تکرار کند یعنی دارد به مابهازاهای واقعی آن شخصیت چراغ سبز نشان میدهد.