امروز ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری به پایان میرسد و از فردا فرآیند تأیید یا رد صلاحیت نامزدها آغاز میشود. انتخابات ریاست جمهوری این دوره که قرار است روز 28 خرداد برگزار شود متفاوت از دورههای قبل است، زیرا در این دوره از یکسو شور و شوق انتخاباتی به چشم نمیخورد و از سوی دیگر پیشبینی میشود این بار رقابت بین خودیها صورت گیرد و نتیجه هم از هماکنون قابل پیشبینی است و آن انتخاب یک رئیسجمهور با درصد پایینتر از دورههای قبل و برخلاف درصد بالای مشارکت از دوم خرداد 76 تا 29 اردیبهشت 96 (انتخابات هفتم: 79.93 درصد/ هشتم: 66.77 درصد/ نهم: 59.76 درصد/ دهم: 85 درصد/ یازدهم: 72.94 درصد/ دوازدهم: 73 درصد) خواهد بود. تفاوت دیگر انتخابات پیش رو این است که شورای نگهبان، همانگونه که با یک تفسیر و بدون داشتن قانون، در جریان انتخابات مجلس چهارم اقدام به رد صلاحیت شایستگان، انقلابیون و خط امامیها کرد، این بار نیز شرط و شروط تازه برای کاندیداهای ریاست جمهوری وضع کرده که در عمل بستر برای راهیابی کاندیدای اصولگرا به پاستور فراهمشده است. کاندیدای اصلی اصلاحطلبان، محمدجواد ظریف بود که با حملات توپخانهای دلواپسان از میدان به دررفت. مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون ملی مجلس یازده در یک اظهارنظر عجیب گفت که حمله به ظریف در کمیسیون امنیت ملی بهقدری زیاد بود که بیم آن میرفت که او سکته کند. ظریف وقتی فضا را چنین دید گفت اگر بیاید عدهای مثل زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، از مردم انتقام خواهند گرفت و او به خاطر مردم نیامد. تندروها بهجای اینکه بهدرستی یا نادرستی حرفهای ظریف در فایل صوتی بپردازند، به دنبال این هستند که چرا این فایل منتشرشده و چرا ظریف چنین حرفهایی زده است. این در حالی است که آنها باید استدلال کنند که حرفهای ظریف، درست بوده یا غلط، نه اینکه شیوه حمله را برگزینند. دولت تاکنون در برابر شرطهای شورای نگهبان مقاومت کرده و پا را فراتر نهاده و از شورای نگهبان خواسته کاندیداها را «حذف» نکند. این موضعگیری، نویسنده را به یاد قاعده «بخشبر دو» یا «تقسیمبر دو» انداخت. معنا و مفهوم این قاعده این است که عدهای قدرت را در دست میگیرند و بین آنها، اختلاف بروز میکند و دوباره تقسیمبر دو میشود؛ گروهی که در بین مردم جایگاه ندارد و با «صندوق رأی» یا همهپرسی نمیتواند به اهداف پیدا و پنهانش برسد، از ابزار حذف که مغایر روشهای مردمسالار است انتقاد میکند یک گروه را حذف و خودش و همفکرانش قدرت را در دست میگیرند. درگذر زمان این گروه نیز بخشبر دو میشود و یک گروه، گروه دیگر را حذف میکنند و این فرایند تکرار میشود. حذف انقلابیون، خط امامیها، اصلاحطلبان، اصولگراها بر اساس همین قاعده «بخشبر دو» است. اصولگراها در جریان انتخابات مجلس چهار شعارشان «اطاعت از رهبری» و «حمایت از هاشمی» بود، اما آنها در انتخابات سال 84 پشت او را خالی کردند و در دو انتخابات 84 و 88 تمامقد پشت سر محمود احمدینژاد ایستادند و او را روانه پاستور کردند؛ اما در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 صلاحیت هاشمی رد شد و صلاحیت احمدینژاد در انتخابات 96 رد شد. ناطق نوری، روزگاری رهبر اصولگراها بود، اما بهتدریج او را هم کنار زدند. علی لاریجانی که زمانی در صداوسیما و جاهای دیگر، بسیار موردعنایت اصولگرایان بود، به دلیل اینکه میانهروی را در پیش گرفت، او هم از چشم اصولگرایان افتاد بهگونهای که در نماز جمعه قم (22 بهمن 91)، سخنرانی او را برهم زدند و بهسوی وی مهر و کفش پرتاب کردند. حسن روحانی نمونه دیگر است. وی زمانی جزو افراد اصلی اصولگراها بود. اکنونکه با آنها زاویه پیداکرده است، به او اتهام میزنند و خواستار اعدام او هستند. این نمونهها نشان میدهد که قاعده «بخشبر دو» که از سالهای اول انقلاب آغازشده، همچنان ادامه دارد. مردم در آستانه انتخابات، بیشتر از هر چیزی به فکر وضع بد معیشت خود و فرزندانشان هستند و چشم به مذاکرات وین دوختهاند و انتظار گشایش و برداشتن تحریمها رادارند، در چنین هنگامهای اصولگراها بهجای آنکه پشت سر رئیسجمهور و وزیر خارجه بایستند تا تحریمها کاهش و اجازه فروش نفت ایران داده شود، به حملات توپخانهای خود ادامه میدهند. کار بهجایی رسیده که رئیسجمهور گفته ما میخواهیم تحریمها را با بولدوزر برداریم، عدهای میگویند با فرغون و بیل بردارید درنهایت با برداشتن تحریمها با بیل هم مخالفت میکنند. آقای رئیسجمهور؛ مهندس مهدی بازرگان در همان ماههای اول انقلاب سیاست «گامبهگام» را برای اصلاح امور و رفع مشکلات (در برابر کسانی که به دنبال اجرای سیاستهای رادیکالی بودند) مطرح کرد؛ اما با او مخالفت شد، ولی بعدها معلوم شد که روش او درست بوده است. اکنون شما هم به دنبال با پشتوانه رأی 24 میلیون ایرانی، سیاست گامبهگام در مذاکرات وین را مدنظر دارید، اما با شما مخالفت میشود؛ شما در این موقعیت بایستید و امتیاز بگیرید و امتیاز بدهید تا آیندگان مثل بازرگان، از شما به نیکی یاد کنند.