قاسم میرزایی نیکو، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به دلسردی مردم از انتخابات و سردی فضای سیاسی کشور در آستانه دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شوراهای شهر در 28 خرداد گفت: «در حال حاضر دلایل زیادی را میتوان برای دلسردی مردم از صندوق رأی و انتخابات عنوان کرد. دلیل نخست این است که با توجه به مسائلی که کشور با آن مواجه است و شرایطی که در آن قرار داریم، مردم به دلیل اینکه دیدهاند که مجموعه نظرات و انتخابهایشان تقریباً جایگاهی ندارد و مؤثر نیست و کسی که انتخاب میشود، نمیتواند نقشی داشته باشد، درنتیجه به این سمتوسو سوق پیداکردهاند که شاید در انتخابات شرکت نکنند. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی، مسئله تحریم، بیکاری، تورم و... دستبهدست هم دادهاند تا دلسردی مردم در این روزها بیشتر شود. متأسفانه مهمترین مسئله هم این است که کسانی که تصمیم میگیرند، پاسخگو نیستند. درواقع تصمیمگیران مشخص نمیکنند که مسائل و مشکلات تقصیر کیست و چه کسی باید به این مسائل پاسخ دهد. دلیل دوم این است که کنشگران سیاسی، چهرههای سیاستمدار و کسانی که بهعنوان مرجع و مشاور نقش دارند، خودشان در این دوراهی که به وجود آمده ماندهاند، و همهشان هم همین را میگویند و سؤالشان همین است که چه کسی میتواند به مسائل پیشآمده رسیدگی کند و مشکلات را حل کند. بنابراین دومین بخش، کنشگران سیاسی و افراد نخبهای که در جریانات سیاسی نقش دارند، متحیرند و نمیدانند که چرا در تصمیمات اساسی کشور، دوگانگی و چندگانگی وجود دارد و چگونه باید تغییر کند.»
فعالیت احزاب و گروههای سیاسی این نماینده پیشین مجلس، در ادامه دلایل خود در تبیین دلایل دلسردی مردم از انتخابات تشریح کرد و افزود: «دلیل سوم عدم اقبال مردم نسبت به انتخابات، احزاب و گروهها هستند. احزاب و گروههای سیاسی به دلیل اینکه عدهای نگذاشتند ریشهشان آنگونه که بایدوشاید شکل بگیرد و نقش اساسی در ساختار سیاسی کشور داشته باشند. این هم باعث شده تا احزاب تقریباً منفعل باشند. آن احزابی هم که فعال هستند و نقش و دغدغه دارند، میبینند که صدایشان را کسی گوش نمیکند و آنجایی که باید نقش احزاب در تصمیمگیریها دخالت داشته باشد، آن را هم میبینند که مؤثر نیست و جایگاهی ندارد. لذا بیانیههایی که احزاب تصمیم میگیرند از طریق آن نقطهنظرهای خود را بیان کنند، نه از سوی دولت، نه از سوی حاکمیت و نه از سوی سایر ارکان تصمیمساز و تصمیم گیر، کسی به آنها توجه نمیکند. مضاف بر اینکه احزاب در جایگاههای حقوقی هیچ نقشی ندارند. شما در نظر بگیرید که در انتخابات، چه در قانون انتخابات شوراها، چه در قانون انتخابات مجلس و چه در قانون انتخابات ریاست جمهوری، هیچ جایگاهی برای حزب تعریفنشده است. تاکنون هم احزاب مختلف از هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب، با دلسوزی وارد صحنه میشدند و مسائل را رقم میزدند. ولی اکنون اگر به درون همه این احزاب نگاه کنید، درون همه آنها یک طیفی وجود دارد که از انتخابات سرخورده شدهاند و اکنون در حال بررسی آن هستند که چگونه میتوانیم مردم را پای صندوقهای رأی بیاوریم و چگونه میتوانیم انتخابات پرشور برگزار کنیم. بنابراین این سؤالاتی است که در ذهن مردم بهطور مشخص وجود دارد و باید به آن پاسخ داده شود.»
اصلاحطلبان و مشارکت در انتخابات میرزایی نیکو همچنین در ادامه گفتوگوی خود با ستاره صبح به تشریح نقش و وضعیت کنونی اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و تصریح کرد: «به نظر من، اصلاحطلبان همواره نقش خود را ایفا کردهاند و اکنون هم در حال ادامه همان مسیر هستند. مهمترین نقشی که آنها اکنون میتوانند ایفا کنند این است که بتوانند به یک همبستگی و هماهنگی درونی در مجموعه احزاب برسند و خوشبختانه 31 حزب اصلاحطلب همه یک حرف را میزنند. همه میگویند که باید کاندیدای حداکثری داشته باشیم، همه میگویند که باید معضلات و مشکلات را برای مردم تشریح کرد و راه و چاه را نشان داد. همه نگران مشارکت مردم هستند و مسائل و مشکلات را بهدرستی بیان میکنند. بخش دیگر این است که بالاخره اینها منسجم شدهاند و جبهه واحد اصلاحطلبان را تشکیل دادهاند، جایگاه و وضعیت افراد و احزاب در آن مشخصشده است و همه به دنبال تعیین یک کاندیدای اصلاحطلب میگردند. منتها وقتی جلو میرویم، میبینیم که با تصمیمات خاصی از جاهای خاصی مواجه میشویم. برای مثال یکی از موارد این بود که وزارت کشور، به جمعی که دلسوزانه دورهم جمع شدهاند و برای آینده کشور تصمیمگیری میکنند، نامه زده که چرا آقای مهندس بهزاد نبوی در رأس این جبهه قرارگرفته است. درحالیکه باید از چهرهای مانند مهندس نبوی التماس کنند و بگویند شما که در به ثمر نشستن این انقلاب نقش داشتهاید و دیدگاهتان این است که به هر شکلی باید در انتخابات تعامل داشت و در آن مشارکت کرد، میبینیم که مسائل و حاشیههایی برایش به وجود میآورند. درعینحال جبهه اصلاحطلبان شکلگرفته است و برای خودش خطمشی تعیین کرده و آییننامههایش را مشخص کرده است و چندین کمیته برای خود تعیین کرده و همه بهطور کامل و روشن و مشخص به جلو میروند. البته برخورد حاکمیت و نظر مردم فاکتور مهمی است و میتواند نقشآفرینی کند و این یکی از پارامترهایی است که جبهه واحد اصلاحطلبان به دنبال آن میگردد تا به جمعبندی در این خصوص برسد. باید صبر کرد و دید تا زمانی که قابلیت وجود دارد که بشود به تصمیمی رسید، تحملکنیم ببینیم تصمیمات این جمع چه میشود و سایر احزاب هم از این تصمیمات حمایت کنند.»
استعلام نامزدها و احراز صلاحیتها عضو هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات پنجمین شوراهای اسلامی شهر و روستا، همچنین به انتقاد از روند ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلب انتخابات شوراهای ششم پرداخت و گفت: «متأسفانه وضعیت احرازصلاحیتها در مقایسه با دوره قبلی بدتر شده است. من فکر میکنم یکی از دلایل این مسئله همان مسئله مراجع چهارگانه باشد که به نظر میرسد، این بار مراجع دیگری نیز اضافه شدند و همین مسئله باعث شده تا نوعی موازیکاری در استعلام نامزدها ایجاد شود. من اعتقاد دارم که این مسئله بزرگترین مشکل در مسئله احراز صلاحیتهاست. ما در مجلس قبلی تلاش کردیم که احراز صلاحیتها را از همان مراجع چهارگانه دنبال کنیم ولی حالا به نظر میرسد که این اتفاق در این دوره رخ نداده است. مضاف براینکه در دوره جدید بندهایی به موضوع نظارت و احراز صلاحیتها اضافه شد که از اتفاق همین بندها موضوع احراز صلاحیت را پیچیدهتر کرد و اکنون شاهد هستیم که موادی مانند بند ۳۰ برای احراز صلاحیت نامزدها مسئلهساز شده است.»
ردصلاحیت و تغییر در فرایند انتخابات قاسم میرزایی نیکو در پایان این گفتوگو خاطرنشان کرد: «مسئله بعدی که باید به آن توجه شود، موضوع ساختار هیئتها است که تغییری نکرده است ولی وقتی سازوکارهای تشکیل هیئتهای انتخاباتی را موردبررسی قرار میدهیم به این نتیجه خواهیم رسید که این سازوکار درنهایت مسئله احراز صلاحیتها را پیچیدهتر میکند. همچنان که بعضاً این اتفاق رخداده که فرمانداریها یا هیئتهای اجرایی بهجای اتکا به استعلام مراجع چهارگانه به اجتهاد و نظر خودشان اکتفا کردند. ما امروز شاهد آن هستیم که معیار مشخصی درباره احراز صلاحیتها اعلام نمیشود و بسیاری از نامزدها با ادعای عدم التزام عملی ردصلاحیت میشوند. قبلاً شرایط به این شکل بود که اگر مراجع چهارگانه نظری خارج از استعلامها داشتند، این نظرات چنانچه مطابق با استعلامات نبود موردقبول قرار نمیگرفت ولی اکنون بهراحتی این نظرات عملیاتی میشود و اتفاقاً یکی از دلایل افزایش ردصلاحیتها در این دوره همین مسئله است. به نظر من ردصلاحیتهای کنونی اساساً یک تغییر در انتخابات است. وضعیت در شهرستانها خیلی فاجعه است. بسیاری از اعضای شورای شهر از ریاست تا اعضای عادی ردصلاحیت شدند و وقتی علت را پرسیدیم گفتند که برای پیشگیری از وقوع تخلف یا جرم این اقدام را انجام دادیم. این در حالی است که میزان حال افراد است و ما نمیتوانیم، مرتکب قصاص قبل از جنایت شویم.»