ستاره صبح-
تداوم همهگیری ویروس کرونا و در پی آن ممنوعیت سفر در تعطیلات نوروز 1400، بهترین فرصت را فراهم کرده است تا در این ایام بیشازپیش به مطالعه بپردازیم. مطالعه برای اقشار مختلف مردم بهویژه اهالی قلم امری ضروری است. شاعران نیز در این میان، به مطالعه فراگیر احتیاج دارند. مطالعه متون کهن ادبی (منظوم و منثور) و همچنین خواندن شعر معاصر، هر دو میتواند یاریگر شاعر در سرودن شعر باشد؛ اما پرسش این است که آیا رمان خوانی تأثیری بر پرورش استعداد سرودن شعر دارد؟ در ادامه به این مسئله میپردازیم که رمان خوانی چگونه میتواند به شاعر و بهخصوص شاعری که در آغاز مسیر سرایش قرار دارد در نوشتن شعر کمک کند. 1- رمان خوانی یعنی مواجهه با حجم بالایی از کلمات گوناگون. مطالعه رمان، دایره لغات شاعر را افزایش میدهد. صدالبته که زبان مادری ما فارسی است و با کلماتی که در این زبان وجود دارد آشنا هستیم، اما شاعر نیازمند این است که گسترهای از کلمات را گوشه ذهن خود در دسترس داشته باشد. بهعبارتدیگر، رمان خوانی دایره لغاتی را که در خدمت شاعر است وسیعتر میکند. هر چه وسعت این دایره بیشتر باشد، شاعر در هنگام سرایش، بهتر و هوشمندانهتر میتواند کلماتی را که در وزن شعرش نمیگنجند یا بهخوبی بیانگر احساس و منظور او نیستند، با کلمات دیگری جایگزین کند.
2- رمان تنها مجموعهای از کلمات نیست، بلکه رمان خوانی یعنی مواجهه ضمنی و عملی با دستور زبان و اصول نگارش. اغراق نیست اگر بگوییم شاعر بیش از هرکسی که با نوشتن سروکار دارد، نیازمند تسلط بر دستور زبان و قواعد نگارش است. محدودیت وزنی شاعر را هنگام سرودن بیت وادار به جابهجایی ارکان جمله میکند، اما رعایت چارچوب وزنی نباید درنهایت منجر به شلختگی دستوری شود. هر چه قدر شاعر به دستور زبان و اصول درستنویسی آگاهتر باشد، بهتر میتواند ساختار جمله را بدون از دست رفتن شیوایی و رسایی کلام تغییر دهد.
3- مطالعه رمان یعنی درگیر شدن با قصه و تمرکز بر آن در طول یک بازه زمانی. برای شاعر که قرار است محور عمودی شعر و انسجام و ارتباط ابیات را حفظ کند، رمان خوانی میتواند تمرین خوبی برای تمرکز و دوری او از پراکندگی در بیان مطلب باشد.
4- رمان خوانی یعنی روبهرو شدن با حوادث و مسائل متفاوت واقعی و فراواقعی. مطالعه رمان تصاویر متنوعی از مردم، اتفاقات، مشاغل، مکانها و… را در ذهن خواننده باقی میگذارد. علاوه بر این، عشق، حسرت، ترس، یأس و غیره ازجمله احساساتی است که با خواندن رمان در جان مخاطب به جریان میافتد. هنگامیکه شاعر برای سرایش، پرنده پندارش را در آسمان تصاویری که در حافظه او ذخیرهشدهاند و احساساتی که در وجودش اثر گذاشتهاند به پرواز درمیآورد، اندوختههای وی از رمانهای مختلفی که خوانده است، میتواند به کمک او بشتابد.
5- رمان به دلیل روایتهای متعدد از شخصیتهای متفاوت، فرصت زیست ذهنی در جایگاه انسانهای دیگر را برای مخاطب فراهم میکند. خواننده در طول داستان، شریک تمام تصمیمها و رفتارهای شخصیتها میشود و آنها را در فرازوفرود قصه همراهی میکند. مخاطب در طی یک رمان، در حقیقت شخصیتهای مختلفی را زندگی میکند که شاید در عمر خود هرگز فرصت روبهرو شدن با چنین شخصیتهایی را به دست نیاورد؛ بنابراین رمان خوانی امکان تجربه غیر زیستی را در اختیار مخاطب قرار میدهد. شاعر بیش از هر فرد دیگری به تجربه غیر زیستی، تصور و خیالپردازی نیاز دارد و رمان خوانی میتواند نیاز او را در این زمینه تأمین کند.
6- درنهایت باید گفت که رمان خوانی یعنی قرار گرفتن در برابر اندیشه و جهان درونی یک نویسنده. مطالعه رمان میتواند به جهانبینی و تفکرات شاعر ابعاد متفاوت و تازهای ببخشد. بیگمان از اندیشه همهجانبهتر و جهان درونی پهناورتر، شعرهای پختهتر و تکاملیافتهتری به رشته تحریر درمیآیند.