کد خبر : 103802 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۲/۲۳ - 23:59
تفسیرروز چشم‌انداز خاورمیانه در حال تغییر

ستاره صبح-برای بیش از دو دهه است که ایالات‌متحده سیاست‌های خاورمیانه را نوعی جنگ بین اعتدال و تندروی  عرب علیه ایران می بیند. اما در مدت چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ ، این سیاست کور و متفاوت بود و عمدتاً ناظر بر رشد مداوم شکاف‌های عمیق بین سه قدرت غیرعربی ایران اسرائیل و ترکیه بوده است.  از زمان حمله آمریكا به عراق در سال 2003 ، و به دنبال آن ناكام ماندن بهار عربی ، كشورهای عربی عمیقاً به فلج و هرج‌ومرج كشیده شدند تحولی که منجر به ایجاد گسل‌های جدید در منطقه گردید. درواقع، و به‌احتمال‌زیاد رقابت برای شکل دادن به خاورمیانه،  دیگر بین کشورهای عربی و اسرائیل یا سنی‌ها و شیعیان نبوده - بلکه در میان سه رقیب غیر عرب خواهد بود.
رقابت‌های نوظهور برای دستیابی به قدرت و نفوذ به حدی شدید شده‌اند که نظم به وجود آمده پس از جنگ جهانی اول که طی آن قدرت‌های اروپائی باهدف تأمین امنیت منطقه، بخش‌های متلاشی‌شده امپراتوری عثمانی را به‌صورت مستعمره در تملک خود درآورده بودند، از بین می‌رود. جهان عرب هرچند درهم‌شکسته ، قلب سیاسی خاورمیانه به شمار می‌رفت. حکمرانی اروپا شکاف قومیت‌ها و فرقه‌ها را تعمیق بخشید و رقابت‌ها و خطوط نبردی را شکل داد که تا به امروز باقی‌مانده است. تجربه استعمار به‌نوبه خود گسترش حس ملی‌گرایی در بین اعراب را به دنبال داشت،  طوری که  پس از جنگ جهانی دوم منطقه را فراگرفت و جهان عرب را در قلب استراتژی ایالات‌متحده در خاورمیانه قرارداد.
همه این‌ها اکنون در حال تغییر است. لحظه عرب سپری‌شده است. اکنون این قدرت‌های غیرعربی هستند که به‌پیش می‌تازند و این عرب‌ها هستند که با گسترش دامنه دسترسی ایران به منطقه و کوتاه آمدن ایالات‌متحده از تعهدات خود ، احساس تهدید می‌کنند. اما این توافق صلح ابراهیم همان‌قدر که ضد ایران است علیه مواضع جدید ترکیه نیز می‌باشد. به گفته دولت ترامپ ، این معامله به‌جای آنکه منطقه را در مسیری جدید به‌سوی صلح قرار دهد ، نشانه تشدید رقابت بین اعراب ، ایرانیان ، اسرائیلی‌ها و ترک‌ها است که دولت قبلی(اوباما) نتوانست آن‌ها را موردتوجه قرار دهد. در حقیقت ، چنین وضعیتی می‌تواند منجر به مسابقات تسلیحاتی و جنگی بزرگ‌تر و خطرناک‌تری شود که ایالات‌متحده نه می‌خواهد و نه توانایی پرداختن به آن را دارد. بنابراین بر سیاست خارجی ایالات‌متحده است تا به‌جای تحریک در جهت رقابت جدید منطقه‌ای ، آن را مهار کند.. آنچه جدید است ظهور ترکیه به‌عنوان مخل ثبات در یک منطقه بسیار بزرگ و غیرقابل‌پیش‌بینی است. ترکیه آن آینده‌ای را که در غرب تصور می‌کرد، اکنون دیگر در دسترس نمی‌بیند و  با نگاهی به خطوط گذشته و مرزهای ترسیم‌شده در یک قرن پیش ، با قاطعیت بیشتری از گذشته اسلامی خود استقبال می‌کند. دیگر نمی‌توان ادعاهای این کشور در مورد نفوذی که درگذشته در امپراتوری عثمانی داشته است به‌عنوان لفاظی های این کشور رد کرد. جاه طلبی ترکیه اکنون نیرویی است که باید به حساب آید.به‌عنوان مثال ، ترکیه اکنون مناطقی از سوریه را اشغال کرده است ، در عراق نفوذ دارد و علیه نفوذ ایران در دمشق و بغداد فشار می آورد.ترکیه خود را وارد جنگ داخلی لیبی کرده و اخیراً در اختلافات قفقاز بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی قاطعانه مداخله کرده است. مقامات در آنکارا همچنین به دنبال گسترش نقش خود در شاخ آفریقا و لبنان هستند ، در همین حال حاکمان عرب نگران حمایت ترکیه از اخوان المسلمین و ادعای تجدید زعامت این کشور  بر برخی از سیاست‌هایشان در منطقه می باشند.
2 مارس  2021
تارنمای فارین پالیسی
برگردان علی اصغر شهدی
Asghar.shahdi@gmail.com