کد خبر : 103518 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۱/۱۲ - 23:58
سرمقاله پوتین زیرفشار فزاینده جامعه‌‌مدنی روسیه و غرب

ستاره صبح-بازداشت آلکسی ناوالنی، فعال شناخته‌شده ضدفساد و آزادی‌خواه که در سال‌های گذشته یکی از مهم‌ترین منتقدان ولادیمیر پوتین بوده، از یک‌سو هزاران نفر از مخالفان را به خیابان‌های روسیه کشانده و از سوی دیگر باعث انتقاد اتحادیه اروپا و آمریکا از پوتین شده است. البته واقعیت این است که بیش از دو دهه نام ولادیمیر پوتین و روسیه باهم گره خورده است و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که او در سال‌های گذشته از محبوبیت بالایی در میان گروه‌هایی از مردم برخوردار بوده است. اما برای مردم روسیه وضعیت اقتصادی اهمیت بالایی دارد. اقتصاد این کشور در سال‌های اخیر وضعیت مناسبی نداشته و درآمد واقعی مردم کاهش‌یافته است. پوتین در سخنرانی‌های اندکی که داشته بر بهتر کردن وضعیت اقتصادی روسیه تأکید کرده است. اما اقتصاد روسیه از مشکلات بزرگی مانند سهم بالای دولت در اقتصاد و بالا بودن میزان بدهی خارجی رنج می‌برد. برخی گزارش‌ها حاکی است که در حال حاضر حدود هفتاد درصد اقتصاد روسیه در اختیار دولت است و حتی پیش‌بینی می‌شود که در سال‌های آینده بر سهم دولت از اقتصاد و تصدی‌گری آن افزوده شود. روند افزایش سهم دولت در اقتصاد از زمان به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین آغازشده است. درواقع به نظر می‌رسد ولادیمیر پوتین که پیش از این کمونیست و سوسیالیست دوآتشه بود و بعدها رنگ عوض کرد، اعتقادی به نقش بخش خصوصی در اقتصاد ندارد. به باور بسیاری از تحلیلگران، اصلاحات واقعی اقتصادی ازجمله افزایش سهم بخش خصوصی در مدیریت اقتصاد و کاهش حجم بدهی‌ها در برنامه دولت روسیه اولویت چندانی ندارند. اگرچه ولادیمیر پوتین در سال‌های آینده با تکیه‌بر درآمدهای نفتی می‌تواند مسیری را که تاکنون طی کرده ادامه دهد، اما ریسک‌های پیش روی او همچنان باقی خواهند ماند مگر آنکه او تغییراتی بزرگ در سیاست‌های اقتصاد دولتی‌اش ایجاد کند. البته او سال گذشته پس از انجام تغییراتی در عرصه سیاسی، از انجام اصلاحات در کشور سخن گفت، اما دست‌کم در وضعیت او به‌عنوان قدرتمندترین فرد روسیه تغییری ایجاد نشد. صرفاً اعضای کابینه دولت و در رأس آن دیمیتری مدودف، متحد قدیمی پوتین استعفا کردند و میخائیل میشوستین که قبل از آن رئیس سازمان مالیاتی روسیه بود، به‌عنوان نخست‌وزیر جدید، اداره امور را در دست گرفت. چهره‌ای که چندان در رسانه‌ها حضور نداشته و ندارد و همچنان همه توجه‌ها به سمت خود پوتین است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند پوتین قصد دارد با احیای «شورای ملی» کشور، خود را در رأس‌ آن و فراتر از اختیارات قوای مقننه، مجریه و قضاییه قرار دهد. البته شورش‌های اخیر که شاید بتوان گفت گسترده‌ترین اعتراض‌های خیابانی در روسیه پس از فروپاشی شوروی است، باعث شده تا او فعلاً دست به انجام کاری نزند، اما فاصله گرفتن از بروکرات‌ها و مسئول دانستن آن‌ها در ناکارآمدی‌های اقتصادی، مسیری است که او در سال‌های اخیر طی کرده و احتمالاً در مدت‌زمان باقیمانده از ریاست‌جمهوری‌اش دنبال خواهد کرد. البته به نظر می‌رسد روی کار آمدن بایدن در کاخ سفید، روسیه را در عرصه بین‌المللی در یک تنگنای جدی قرار دهد، چراکه سیاست‌های دموکرات‌ها در قبال روسیه سخت‌گیرانه بوده و هست. موضوعی که در اولین تماس تلفنی بایدن و پوتین هم خود را نشان داد و این دو نفر، گفت‌وگویی صریح و جدی با یکدیگر داشتند؛ ضمن آن‌که بایدن هم در سخنرانی‌های انتخاباتی خود گفته بود باید هزینه‌های واقعی برای نقض اصول بین‌المللی به روسیه تحمیل کرد و در کنار جامعه مدنی روسیه ایستاد که بارها شجاعانه در برابر نظام خودکامه و فاسد ولادیمیر پوتین مقاومت کرده است. بنابراین پوتین هم از داخل و هم از خارج روزهای سخت‌تری را در پیش رو خواهد داشت.