کد خبر : 10041 تاریخ : ۱۳۹۶/۵/۱۰ - 22:09
مهندس همدانلو در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد بحران و خطر تغییر اقلیم ایران
  • وضعیت بحران تغییر اقلیم و تأثیر آن بر بحران آب در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

براساس گزارش‌های منتشر شده از مراکز هواشناسی بین‌المللی و مراکز تغییر اقلیم، متاسفانه ایران جزو کشورهایی است که در دوره‌ای بیست ساله با افزایش دما و خشکسالی روبه‌رو خواهد شد. در این مسیر همان‌طور که همکاران ایرانی ما در سازمان هواشناسی اعلام کرده‌اند، حداقل 16 استان شامل خراسانها تا سمنان و البرز و تهران و یزد و کرمان تا سیستان و بلوچستان، درگیر این بحران خواهند بود.

  • برای مقابله با بحران تغییر اقلیم و خشکسالی چه برنامه‌ای تهیه دیده‌اید؟ 

 براساس پیش‌بینی‌هایی که صحت آنها تأیید شده است باید در راستای تأمین آب دو اقدام اساسی انجام داد: یکی مدیریت بر منابع موجود و نحوه استفاده از منابع آبی در کشاورزی و دوم شیرین سازی منابع آبهای آزاد که امروز در منطقه مدنظر است و مطالعات آن از چهار سال پیش آغاز شده است که در راستای برنامه خصوصی‌سازی، از طریق شرکتهایی که خود نیازمند آب مثل شرکت گل گهر و چادرملو و مس سرچشمه، پیگیری شد. پیش از هر کاری ابتدا مطالعاتی برای پاسخ به مسئله انتقال آب و اینکه آیا باید مواد معدنی را به کنار آب ببریم یا آب را به سمت منابع هدایت کنیم صورت گرفت. نتیجه حاصله این بود که اگر منابع آب را به بندرعباس هدایت کنیم 50% هزینه بیشتری صرف می‌شود.
در این راستا شرکتی برای عملیاتی شدن انتقال آب به مناطق مورد نظر، با وظیفه شیرین کردن آب و توزیع در سه استان تاسیس شد. مجوزی که از وزارت نیرو اخذ شد 150میلیون متر مکعب را در سال پوشش می‌داد. ولی با توجه به وضع اسفناکی که آب در بندرعباس دارد تکلیف شد از این مقدار50میلیون متر مکعب به شرب و صنعت بندر عباس و هرمزگان داده شود و 10میلیون متر مکعب به انتقال تا کرمان اختصاص داده شود و باقی در شرکت استفاده شود.
 به این ترتیب مسیر انتقال آب در سه فاز افتتاح شد.‌ فاز اول مسیر هرمزگان تا یزد، در 900کیلومتر به عرض سی متر محیا شده که مرحله لوله گذاری شروع شده است. فاز دوم و سوم را می‌شود به طور مستقیم تا یزد رساند و به استانهای همجوار که نیازهای آبی اضطراری دارند، نیز منتقل کرد. در یزد تمام مجوزها اخذ شد. تقریبا از پنجاه سازمان مجوزهای لازم را اخذ می‌کنیم. دررابطه با عملیات بخش جنوب کرمان تا یزد با سازمان میراث و گردشگری مورد اختلاف بود که همکاران اعزامی مشکل را حل کردند. بدین ترتیب در مدت سه سال و نیم کل مجوزها از بندرعباس تا یزد برای سه خط کسب شد. من طی چندین مقاله که در روزنامه شما هم به چاپ رسیده این مسئله را که دستگاه‌های مربوطه، ما را مورد عنایت قرار نمی‌دهند مطرح کرده‌ام. باید همان‌طور که گاز در عسلویه تولید و در شمالی‌ترین نقاط کشور مصرف می‌شود آب را نیز باید به صورت شبکه سراسری آب و با شیرین‌سازی آب‌های آزاد به سراسر کشور رساند و کشور را از فاجعه‌ای که در پیش است نجات داد.

  • پیش‌بینی شما چیست؟ عملی شدن این پروژه چقدر زمان‌بر خواهد بود؟

طبق پیش‌بینی ما در شهریور 96 آب شیرین شده باید بعد از طی کردن مسیری 900 کیلومتری، در یزد و کرمان و هرمزگان جاری می‌شد. ولی متأسفانه بدنه دستگاه‌های زیربط بسیار بروکراتیک عمل می‌کنند بدین صورت که در واقع فرصتهای بسیار زیادی را از دست داده‌ایم. بسار دیر لوله‌گذاری را شروع کردیم، بعد از گذشت دو سال تأسیسات شیرین‌سازی در حال کار است و ایستگاه‌های پمپاژ در حال ساخت است عملیات را به صورت دو ساله تمدید کرده‌ایم. چون کشور در یک زمان‌بندی بیست ساله به سمت خشکسالی پیش می‌رود به صورتی که بیش از 99% از خاک کشور را خشکسالی فرا خواهد گرفت. در نتیجه الزاما دولت باید همت کند و در مسیر یادشده دو مسیر لوله دیگر را جاگذاری کند. در نتیجه اجرایی شدن این سه فاز، 16 متر مکعب در ثانیه که میزان آب زیادی است، تا یزد هدایت خواهد کرد. و نیازهای استانهای همجوار را تأمین خواهد کرد. 

  • نظر شما درباره شیب زمین چیست؟ چون آب‌های آزاد نسبت به فلات داخلی در ارتفاع پایینی هستند، آیا این انتقال از جنوب به مرکز مشکل‌ساز نخواهد بود؟

ما علاوه بر مشاورین ایرانی از مشاورین خارجی کسانی که زمینه کاری آنها همین است مشورت کردیم. این آب تا ارتفاع 2800متر بالا و پایین خواهد رفت. 7 ایستگاه پمپاژ داریم که همگی در حال ساخت هستند. در منطقه کرمان 4 ایستگاه داریم. و برای کل مسیر 11 ایستگاه پمپاژ پیش‌بینی شده است.این در حالی‌است که از منطقه مس سرچشمه تا یزد 1200متر کاهش ارتفاع داریم و نیازی به پمپاژ نیست و آب می‌تواند تا یزد با شیب طبیعی انتقال پیدا کند.
نیاز ما در کشور هیچ جایگزینی جز برداشت و شیرین‌سازی آب‌های آزاد ندارد. در دنیا و در امارات و قطر و عربستان سعودی و سایرین چه اتفاقی رخ داده است؟ ظرفیت آب شیرین‌کن‌هایی که در این مناطق گذاشته شده است در حد میلیارد متر مکعب است. مجوزی که در فاز اول به ما داده شد 150 میلیون متر مکعب در سال است. که فقط در سه استان مصرف خواهد شد. بنابراین هیچ مشکلی درباره موضوع پایین بودن ارتفاع سطح آبهای آزاد وجود ندارد و این مسئله با پمپاژ حل خواهد شد اساساً هیچ راهی جز این وجود ندارد.

  • این پروژه توسط شرکت شما و به طور خصوصی کار می‌شود. منابع را چطور تأمین می‌کنید؟

سرمایه‌گذار در این کار شرکت چادرملو و مس سرچشمه و گل گهر است. این سه شرکت سرمایه‌گذار هستند ولی ما کل عملیات را از طریق مناقصه عمومی پیش بردیم. بزرگ‌ترین مشکل ما تأمین منابع از طریق بانکها است. بانکها بسیار سخت همکاری می‌کنند. علی‌رغم اینکه پروژه ما در فرماندهی ستاد مقاومتی با عنوان طرحی اولویت دار در وزارت نیرو تصویب و ابلاغ شده است ولی تا امروز که من با شما در حال گفتگو هستم هیچ بهره‌ای از این مصوبه نبرده ایم. و علی‌رغم کمک شایانی که معاون اول محترم و سازمان برنامه و بودجه دارد. ولی هیچ اثر مثبتی از این مصوبه در اقتصاد مقاومتی دیده نشده است.

  • در صحبت‌هایی که داشتید فرمودید که بهره‌برداری از طرح در سال 96 با تمدیدی دو ساله به سال 98 موکول شده است. احتمالی برای شکست این طرح پیش‌بینی شده است؟

تمام کشورهایی که با خشکسالی روبه‌رو هستند و به منابع آبهای آزاد دسترسی دارند همین کار را انجام می‌دهند درضمن جایگزینی هم وجود ندارد و خوشبختانه این طرح تأیید شده است. طبق اعلام ناسا 44 کشور در یک بازه 20 ساله درگیر خشکسالی خواهند شد و متاسفانه ایران در ردیف چهارم آسیب‌پذیری قرار دارد. دو اتفاق که می‌توانست تأثیر بسیار خوبی داشته باشد، در مرحله عمل تأثیر عکس داشت. قانونی به نام تشویق سرمایه گذاری در بخش آب داریم که در 16 مرداد 81 تصویب شده است که قانونی بسیار کارآمد برای سرمایه‌گذار بخش خصوصی است. در این قانون ذکر شده است که جهاد کشاورزی و وزارت نیرو مکلفند اراضی مورد نیاز سرمایه‌گذار را بر اساس قانون سال 58 همانند پروژه‌های نظامی و پروژه‌های عمرانی عمومی تملک و در اختیار سرمایه‌گذار قرار دهند. به عبارتی دراین سه سالی که زمان و سرمایه و انرژی شرکت صرف اخذ مجوزها شد، طبق این مصوبه وظیفه این دو وزارت خانه بود که البته این قانون را قبول ندارند و هیچ الطفاتی به این موضوع نداشته‌اند. در جاهایی دستگاهی برای مسیری از ما مبلغی خواسته است و بررسی کردیم بر اساس قانون‌های مصوب و بررسی آیین نامه‌های آن به یک هشتادم رسیده ایم. گاهی از ما وثیقه خواستند بررسی کردیم به یک دهم رسیده است. یعنی کلا مشکل ما با دستگاه‌های اجرایی عدم رعایت قانون و قانونمندی بود.
در مقابل تصویب چنین قانون مفید و درستی که در واقع در دستگاه‌های دولتی کمتر مورد عنایت بود، در مجلس ششم، نمایندگان مجلس در حالتی احساسی کلیه چاه‌های غیر مجاز را قانونی اعلام کردند و با این کار اولین قدم در فاجعه‌ای ملی در بخش آب بنا نهاده شد. وقتی مطالعه می‌کنید به عدد سی تا سی و سه سانت نشست دشت تهران در هر سال بر می‌خورید. دویست دشت کلا نشست کرده است. آبهای زیرزمینی بانک آبی هر کشوری است. با این کارهای غیر اصولی عملا نصف کشور خالی از سکنه خواهد شد و این مردم به کجا خواهند رفت؟ به جاهایی که خود مشکل آب دارند. بحران آب مشکلی بسیار اساسی در کل کشور دیده می‌شود.

  • برای حل مشکلاتی که عنوان نمودید چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟ 

پیشنهادی داریم تا کل مشکلی را که در بیست سال آینده با آن درگیر بودیم حل کند. فاز اولی که ما در آن کار می‌کنیم به جز برق، همه چیز در آن فراهم است. سه سال است در وزارت نیرو رفت‌و آمد داریم و هنوز این وزارتخانه‌ برق ما را تأمین نکرده است. دوم منابع مالی، بانکها همکاری نمی‌کنند و همکاری آنها در سطحی پایین و با درصد سود بالا است. در دنیا با دو درصد و با یک‌و نیم درصد و یا سه درصد با پیمانکار قرارداد می‌بندند نه با 28%!
 در فاز دوم دولت باید پیش بیفتد و این مسئله را پیش ببرد. باید در شورای اقتصاد مطرح کند و این دو خط را که می‌تواند 12 متر مکعب آب را در خود حمل کند پوشش دهد. باید کارگروهی با محوریت سازمان برنامه بودجه و عضویت تام الاختیار وزرا یا نمایندگان آنها تشکیل شود. کاری که ما در یک سال انجام می‌دهیم در حقیقت کار یک ماه است. فقط یک سال دنبال مجوز هستیم. اگر کار گروهی تشکیل نشود بعید می‌دانم بتوان نتیجه گرفت. هر دستگاه به صورتی جزیره‌ای عمل می‌کند.

  • بحث انتقال آب از دریای آزاد تا فلات ایران مدتها مطرح بود ولی صحبت شما به عدم حمایت دولت اشاره دارد. چرا این حرکت توسط دولت انجام نشد؟

دولت با منابع مالی محدودی روبه‌رو است و بر اساس اصل 44 می‌خواهد چنین کارهایی را به بخش خصوصی واگذار کند. ولی مشکل این است که تمام قوانین در بدنه دولت، دولتی است. یعنی بخش خصوصی به رسمیت شناخته نمی‌شود. به طور مثال آقای رئیس‌جمهور سال گذشته در سفر استانی خود به یزد اعلام کردند که آب خلیج فارس به یزد خواهد رسید. جالب است که بعد از یک ماه دوندگی در مطالعه لیست پروژه‌های این سفر متوجه شدیم که حتی اسم این کار در لیست پروژه‌ها نیامده است. یزدی که برای آب له‌له می‌زند و چنین پروژه‌ای در نزدیکی آن کار می‌شود و حتی اسم این پروژه در لیست نیامده است. آقای دکتر جهانگیری آقای پور محمدی و... بسیار خوب کمک می‌کنند ولی تا کار به بدنه دولت می‌رسد به مشکل بر می‌خوریم. نباید این آمار و اطلاعات را شوخی بگیریم. مملکت در حال خشک شدن است. ما در جنوب کشور دشت‌هایی را دیده ایم که آن چنان شکست پیدا کرده‌اند که یک تریلی در شکاف‌ها فرو می‌رود. ولی هر کسی کار خود را به صورتی جزیره‌ای انجام می‌دهد و پیوستگی وجود ندارد. به عنوان آخرین صحبت اعلام می‌کنم که اگر آقای جهانگیری این کار گروه را در دولت جدید و با وزرای جدید تشکیل بدهند مطمئنا بهره‌برداری از این پروژه شدنی است.