در گشت دیشب در ساحل كیش، منظره دوچرخهسوارى خانمها و آقایان را دیدم. جالب است كه تا ساعت دوازده شب، خانمها با امنیت كامل و آرامشخاطر، مىتوانند در جادهها و خیابانها باشند. در بندركیش، تعداد زیادى از اتومبیلها را دیدیم كه از بندر چارك با سرنشینان روى بارجى سوار شده و به كیش آمده بودند. در كنترل شرایط ورودى اتومبیل، تعدادى از آنها را ممنوعالدخول كرده بودند. به آقاى یزدانپناه گفتم، به مشكلشان رسیدگى كند و از این به بعد هم در مبدأ حركت جلوگیرى كنند و نه در جزیره كه مردم پس از پرداخت كرایه حمل، مجبور به عدم استفاده از ماشینشان شوند. گفتند این بارج، با اعمال نفوذ فرماندار لنگه، بارگیرى كرده است.
در منطقه ورزشى، از پایاب قنات قدیمى جزیره بازدیدكردم. خوب درست شده و مقدارى آب شیرین هم مىدهد كه با پمپ بادى به سطح مىآورند و به مصرف فضاى سبز مىرسد. در رستوران آن، چاى صرف شد و پیشنهاد كاظم مرعشى، در مورد رایجكردن اظهارنامه كتبی در گمرك براى مسافران كیش و اعتماد به آن در مقابل تفتیش وسایلكه خیلى وقتگیر و اعصابخوردكن است، مطرح و قرار شد پیگیرى كنند.
آقاى یزدانپناه، از تعویض دو عضو هیأتمدیره، بدون جلب نظر ایشان گله داشت و گفت، دبیرخانه مناطق آزاد، با اضافهكردن پرسنل، كمكم تبدیل به اُرگان مزاحم و دستو پاگیر مىشود و با گرفتن زمین در كیش براى پرسنل، از مقام خود سوءاستفادهكردهاند.
آقاى [محمدعلی] طالب، امامجمعه كیش و آقاى [مصطفی] هاشمىطبا، رییس [سازمان] تربیت بدنى و مدیران كیش آمدند. در مورد رفع مشكلات ادارى و مقرراتى كیش استمداد كردند. انتظارات بیش از حد از من دارند، براى حل مشكلات و باز كردن گرهها. دوچرخهاى كه در كیش مونتاژ مىشود، براى دیدن من آوردند.
امروز هم براى غواصى، ولى در جاى جالبتر در عمق بیشتر در ساحل پاویون در دست ساخت، تا عمق هشت مترى زیر آب رفتیم. تنوع و زیبایى ماهیها كه رنگى و مرجانها و سایر موجودات آبى، بسیار جالب است. در میان امواج انبوه ماهیان شنا مىكردم. مارهاى دریایى، خارهاى دریایى و... همه زیبا هستند.كف دریا را ماسه پوشانده و سوراخهاى كوچكى كه گویا بعضى موجودات براى تخمگذارى ایجاد مىكنند و ماهى جالب سفره ماهى كه با لمس آن شوك برقى ایجاد مىشود. حدود سه ربع ساعت زیر آب بودیم و هواى كپسول دكتر سعید تمام شد و كپسول مربى نزدیك به اتمام بود، ولى كپسول من هنوز 20 دقیقه هوا داشت؛ مربى آن را دلیل بر تنفس منظم و خوب من مىداند. به ساحل آمدیم. بچهها مشغول جتاسكى بودند. من هم دقایقى جتاسكى سوار شدم.
عصر آقاى [منوچهر] نوذرى آمد. هنرمند صداوسیما و برگزاركننده [برنامه] مسابقه هفته است. گله داشت از آقاى [احمد] پورنجاتى، [معاون سیما] كه به خاطر گزارش واهى، او را ممنوعالتصویر كرده و بعد از كشف غلط بودن گزارش، جبران نكرده و نیز از جو پلیسى و سوءظن نسبت به هنرمندان قدیمى در صداوسیما كه اخیرا تشدید شده است، شاكى بود. تشكر داشت از اخوى محمد، [رییس سابق سازمان صداوسیما] كه در دوران مسئولیت، نسبت به آنها خوشرفتارى داشته و نیز از كمكى كه اخوى و رهبرى براى تهیه مسكن ایشان كردهاند. تقاضا داشت براى تهیه ماشین و سفر حج كمكشكنم.
آقاى [سیدحسین] موسویان آمد. براى تأسیس حزب استقلال مشورتكرد و از گروهگرایى دولت جدید انتقاد داشت. براى سیاست نحوه استفاده از دریاى خزر و تعیین رژیم حقوقى آن در دبیرخانه شوراى عالى امنیت [ملی] مشورت كرد و گفت وزارت امورخارجه، برنامهریزى كرده كه سفارتهاى مهم را در اختیار جناح چپ قرار دهند.
فائزه و بچههایش دیشب به تهران برگشتند و امروز اطلاع داد كه [خانم اعظم روحانی]، همسر شهید مطهرى، سكته كرده است. بعضىها در ملاقات صبح، از اظهارات جدید رهبرى در مورد مطبوعات اظهار نگرانى كردند كه فرموده بودند، آنها را كه در مطبوعات مطالب ناحق بنویسند، افشا مىكنم و مردم به حساب آنها مىرسند؛ این را باعث هرج و مرج شبیه وضع انتخابات مجلس مىبینند.