حمید حاجاسماعیلی کارشناس اقتصادی در گفتوگو با ستاره صبح آنلاین:
بورس محل دلالی و واسطهگری نیست
بازار بورس که از سال گذشته در رأس اخبار اقتصادی قرار گرفت و اکثر مردم بخشی از دارایی خود را وارد این بازار کردند، در حال حاضر روزهای پرالتهابی را سپری میکند که خیلیها دیگر حاضر نیستند در این بازار سرمایهگذاری کنند و حتی میخواهند همان سرمایهای را که وارد کردند بیرون بکشند. رئیسی در کارزار انتخاباتی خود وعده داده بود در عرض یک ماه بازار بورس را سرسامان میدهد، ولی تا به امروز آرامشی در این بازار که میتواند پولهای سرگردان را جذب و به سمت تولید سوق دهد دیده نشده است!
دراینارتباط ستاره صبح آنلاین گفتوگویی با حمید حاجاسماعیلی کارشناس حوزه کار داشته و نقطهنظرهایش را جویا شده که در ادامه میخوانید.
رئیسی در کارزار انتخاباتی خود وعده داده بود یک ماهه مشکلات بورس را حل میکند، ولی ما شاهد هستیم که بازار بورس در این مدت اخیر یک بازار پرالتهاب بوده است؛ این را چطور تحلیل میکنید؟
بورس یک بازار پیچیده است، حتی بهمراتب از بانکها پیچیدهتر است. به دلیل اینکه حاصل فعلوانفعالات مجموعه کلان و خرد در کشور است؛ بنابراین هرگونه اتفاق اقتصادی در کشور روی بورس تأثیر دارد. جدا از مسائل اقتصادی، اخبار و حوادث مسائل سیاسی و اجتماعی هم روی بورس تأثیر مثبت و منفی میگذارد. شاهد بودیم بورس سالهای سال فعال نبود و طی دو سال و نیم گذشته به دلیل اینکه نرخ تورم بعد از تحریمها افزایش پیدا کرد، خودبهخود قیمت داراییها در کشور افزایش پیدا کرد. رشد سهام در بورس ناشی از افزایش قیمت داراییها به علت تورم بود که خودبهخود سهام قدیمی مردم در بورس رشد تورمی داشت. برخی از مردم دچار اشتباه شدند و فکر کردند بورس دچار افزایش قیمت و رونق شده، ولی متأسفانه عدهای دلال سوداگر و برخی از مدیران نالایق در کشور بر شرایط رونق در بورس بدون اینکه عوارض اجتماعی و اقتصادی آن را در نظر بگیرند، تبلیغ کردند. این مسئله باعث هجوم مردم بدون اطلاعات کافی به بورس شد. دراینارتباط مردم سهام شرکتها را یکی پس از دیگری بدون اینکه به سابقه فعالیت این بنگاهها و صورتهای مالی آنها آشنا باشند و پیشبینی دقیقی از فعالیتهای اقتصادی شرکتها داشته باشند یا تحلیل منطقی از اقتصاد کشور داشته باشند، خریدوفروش کردند. این جهش یک شوک مقطعی بود، زیرا ناشی از تورم بود و قیمت داراییها بالا رفته بود. بعدازآنکه مردم خواستند مبادلات عادی و طبیعی خود را در بورس انجام دهند، دچار مشکل شدند.
راهکاری که دولت و تیم اقتصادی میتواند پیاده کند تا بازار بورس را سروسامان دهد، چیست؟
اولاً باید توصیه شود که بورس محل دلالی، واسطهگری و خریدوفروشهای آنی نیست و این باید به مردم آموزش داده شود. بخش زیادی از مردم که وارد بورس شدند باید صبر و حوصله کنند تا شرایط طبیعی بورس به لحاظ ثبات اقتصادی در کشور عادی شود. بورس در حال حاضر منتظران زیادی دارد، آنهم مردم عادی هستند که بخشی از سرمایههای خود را وارد بورس کردهاند و الان منتظر هستند که این سرمایه برگردد و بتوانند پولشان را از بورس خارج کنند. حتماً در کوتاهمدت این انتظار برای آنها پاسخگو نخواهد بود. اولین کاری که دولت باید انجام بدهد، این است که به مردم بگوید از توجه به بورس به بخشهای دیگر هدایت شوند و تلاش کنند پشت بورس بایستند و بخواهند سرمایهشان را پس بگیرند، این خودش یک التهاب جدیدی در بورس ایجاد میکند که نهتنها آنها به سرمایهشان نمیرسند، بلکه بورس نمیتواند به حالت عادی برگردد. این اولین کاری است که باید انجام شود. کارشناسان بورس هم میتوانند برای خدمت به مردم چنین آگاهیها و اطلاعاتی را به مردم بدهند.
دومین موضوع این است که دولت برای اینکه ثبات را به بورس برگرداند باید سیاستهای پولی مالی و ارزی را در کشور تثبیت کند، زیرا در غیر این صورت سهام بورس حالت طبیعی پیدا نمیکند و بورس نمیتواند به حالت طبیعی برگردد. بورس عقبهاش و پایهاش سازوکارهای اقتصادی در کشور است. هنوز هم صندوق بورس کار دلالی و واسطهگری در بورس را انجام میدهد. سودی را که صندوقهای بورس به مردم پرداخت میکنند بهمراتب از بانکها بیشتر است. دولت تا صندوقهای سرمایه بورس را کنترل نکند همچنان این التهابها ادامه دارد، زیرا بخشی از بدنه بورس که سهام مردم است دچار مشکل شده و از طرف دیگر صندوقهای بورسی سودهایی بالاتر از بانکها را به مردم پرداخت میکند که التهاب را در بورس نگه میدارد و نمیگذارد بورس به حالت طبیعی برگردد.
ظاهراً تا به امروز دولت و تیم اقتصادی برنامه و یا بسته اقتصادی خود را رونمایی نکرده است، تحلیل شما دراینباره چیست؟
کشور همچنان در حالت برزخ قرار دارد، علیرغم شعارهایی که در دولت داده میشود که سیاستهای اقتصادی دولت مبتنی بر ظرفیتهای داخلی است، ولی برعکس دولت برای تأمین اداره کشور وابسته به درآمدهای ارزی است. این واقعیتی است که بههرحال بهصورت شفاف با مردم در میان گذاشته نمیشود و دولت مادامیکه درآمدهای ارزی کافی را برای کشور نداشته باشد این بحران و این نوسان در حوزه اقتصادی و بهتبع آن در بورس و سازمانهای مرتبط و تخصصی کاملاً وجود خواهد داشت. دولت از طرفی بر طبل ظرفیتهای داخلی میکوبد از طرف دیگر در تلاش است که به چه شکلی بتواند مذاکرات برجام را احیا کند، بههرحال همین گروه مخالف برجام بودند و آن را یک شرایط بد برای کشور میدانستند. بدون اینکه مسیر برجام و مذاکرات به حالت طبیعی گذشته برگردد، امکان درآمدهای ارزی برای کشور وجود ندارد، زیرا تجارت خارجی ایران هرچند بخواهد با سرعت رشد کند نمیتواند درآمدهای ارزی کشور را حتی به 50 درصد قبل از تحریمها برساند. قبل از تحریمها کشور را با نزدیک به 45 تا 50 میلیارد دلار اداره میکردیم، ولی در حال حاضر درآمدهای کل کشور به زیر 10 میلیارد رسیده است؛ بنابراین، بدون درآمدهای نفتی و فروش نفت که از محل برداشتن تحریمها ممکن است میسر شود، امکان اینکه دولت بتواند ظرف یک تا دو سال آینده کشور را به لحاظ درآمد ارزی به حد منطقی برساند، غیرممکن است.
اگر در گفتگوها هستهای گشایشی ایجاد نشود ما همچنان این سختیها را پیشرو داریم. ما همچنان تورم بالا خواهیم داشت، زیرا دولت ظرف 2 سال گذشته با کسری بودجه بالایی مواجه بوده و در سال آینده هم خواهد بود؛ زیرا میزان درآمدهای مالیاتی و درآمدهایی که از محل گمرک عاید کشور میشود مشخص است و غیر اینها ما درآمد دیگری در کشور نداریم و امکان اینکه بشود کشور را اداره کرد وجود ندارد؛ بنابراین، همچنان تورم خواهد بود و همچنان این سختیها وجود خواهد داشت، مگر اینکه دولت بتواند درآمدهای ارزی را به هر شکل حالا چه از طریق مذاکره چه دور زدن تحریمها با فروش نفت بتواند افزایش دهد یعنی کشور همچنان تا 10 سال آینده بهشدت به درآمدهای نفتی و ارزی وابسته است تا مادامیکه درآمدهای ارزی کشور افزایش پیدا نکند، امکان اینکه شرایط اقتصادی و معیشتی مردم به حالت طبیعی برگردد غیرممکن است.