محمدحسین شریف زادگان-استاد دانشگاه شهید بهشتی
ستاره صبح آنلاین-تاریخ افغانستان نشان میدهد که این کشور به عنوان یک منطقه ژئوپلیتیک همواره مورداستفاده قدرتهای بزرگ همچون شوروی، انگلستان و آمریکا قرار داشته است.
در حال حاضر مهمترین چالش امنیتی جهانبین چین و آمریکا است که میتواند از نظر جغرافیایی دریای چین باشد، ولی راهبرد مهم چین در تأسیس جاده ابریشم از شرق به غرب و سرمایهگذاریهای هنگفت در آن چشمانداز بزرگ هژمونی اقتصادی چین در جهان است که تهدیدکننده رقیب اصلی آن آمریکا است. چین و پاکستان توانستند کمپین استراتژیک و ژئو اکونومیک قابلتوجهی را ایجاد کنند که راهاندازی مگا پروژههای بندر کوادر پاکستان با بیش از ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری یکی از نمادهای آن است و تقویتکننده طرح بزرگ سرمایهگذاری اقتصادی وزیربنایی چین در بیش از 60 کشور جهان در دو مسیر "کمربند اقتصادی راه ابریشم" و "راه ابریشم دریایی" (one belt one road) است. از سوی دیگر هند، افغانستان و ایران نیز در یک کمپین قرار دارند که نماد آن سرمایهگذاری هند به میزان بیش از ۲۰ میلیارد دلار در چابهار به عنوان قطب بزرگ بالقوه سرمایهگذاری وحمل و نقل بینالمللی است. کریدور بینالمللی شمال جنوب که هند ایران، افغانستان و ازبکستان از آن بهرهمند میشوند، موجب مزیت رقابتی برای حملونقل کالا از این کشورها توسط بندر چابهار به آسیای مرکزی میشود. متوسط زمانی حمل کانتینرهای باری بین بمبیی وسن پترزبورک روسیه از طریق کری دور شمال جنوب نصف میشود. طالبان میتواند به کار آیی این کریدورلطمه زده و خود را از استفاده از مزیت نسبی آن محروم سازد.
در این میان پاکستان برنده اصلی واقعه افغانستان و به دنبال آن آمریکا، عربستان، قطر، امارات و ترکیه هستند و چین نیز به خاطر تغییر شرایط تهدید در افغانستان به فرصت میتواند خود را تبدیل به برنده ماجرا کند. ولی هنوز بازنده اصلی چین، ایران و روسیه تلقی میشوند. البته ایران با هوشمندی ارتباط خود را با طالبان حفظ نمود که میتواند از این تهدید با دیپلماسی فعال و هوشمند تهدیدات را تا حد زیادی به فرصت تبدیل کند. باید در نظر داشت که بازیگر اصلی صحنه خود آمریکا بود و نهایتاً نیز با صحنه گردانی توسط پاکستان، عربستان، قطر و امارات برنده خواهد شد.
ایرانیها نیز نباید صرفاً به خارج شدن آمریکا از افغانستان شادمان و دلخوش باشیم بلکه میبایست به سیاستهای اصلی آمریکا در منطقه و نقشه آینده طالبان در منطقه و تهدیدات آن بیاندیشیم. آمریکاییها که روی مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی و حقوق بشر ایران حساسیت نشان میدهند از خشونت و حرکات ضد انسانی طالبان و سابقه خشونتبار آن چشم میپوشند، زیرا آن را به عنوان یک وسیله و هدف راهبردی نگاه میکند تا یک نگاه اصلاحگر برای بهبود دموکراسی و حقوق بشر.
طالبان همان طالبان است ولی در آشنایی و استفاده از شیوهها و راهکارهای دیپلماسی تغییریافته و اکنون میتواند به عنوان یک جریان روستایی و کوهنشین ۲۰ سال پیش، از روشهای مذاکره و دیپلماسی سود ببرد. همچنین در حوزه نظامی و نبرد نیز با آموزشهای ارتش پاکستان توانسته است از سازماندهی، مدیریت نظامی و امنیتی و استفاده از سلاحهای جدید بهرهمند گردد.
درهرصورت بستر وجودی طالبان در شرایط محیطی افغانستان مستعد بروز خشونتگرایی و اقتدارگرایی، سلفی گرایی و کافر دانستن دیگران حتی مسلمانان مخالفشان است و زمینههای این اندیشه و شرایط جغرافیایی و اجتماعی افغانستان میتواند به ظهور گروههایی نظیر القاعده وداعش کمک کند و بار دیگر افغانستان محل بازتولید گروههای تروریستی شود. بنابراین دولت طالبان به عنوان یک دولت ایدئولوژیک سلفی و خشونتبار در همسایگی ما همواره میتواند تهدیدی برای ایران و چین و روسیه و همه جهان باشد.
به نظر میرسد، سیاست آمریکا و همپیمانانش با همکاری با عربستان در افغانستان محدود کردن زبان فارسی و جایگزین کردن زبان پشتون، تهدید شیعیان، و کاهش ارتباطات اقتصادی و فرهنگی، بروز مشکلات ژئوپلیتیک و امنیتی بین ایران و افغانستان و تحرکات قومی در ایران باشد.
واقعیت آن است که در افغانستان هیچ دولتی بهاندازه طالبان ضد ایرانی، زبان فارسی و دارای ایدئولوژی افراطی و ضد انسانی و خواهان تسلط زبان و قوم پشتون و بیاعتنا به زبانهای دیگر و افغان دیگر نبوده است. در واقعه کنونی افغانستان زندانهای نظیر پل چرخی که پر از تروریستهای خطرناک علیه مردم افغانستان، ایران و بشریت بودند به خاطر تاکتیک تجهیز نیروی انسانی شهر به شهر طالبان، برای مبارزه و تسخیر ولایات افغانستان آزاد شدند و همواره تهدیدی برای ورود به خاک ایران هستند.
رابطه تجاری ایران و افغانستان به خصوص به خاطر استفاده از معاملات خارج از تحریم و همچنین امکان استفاده از اسکلههای بندر چابهار به عنوان تنها بندر افغان برای تبادل و ترانزیت کالا و بازارهای صادراتی آن برای ایران فرصتهای اقتصادی است که میتواند مورد تهدید قرار گیرد. امکان مشارکت ایران در راه جدید ابریشم چین که در توافقات اخیر ایران و چین مطرحشده است نیز میتواند تهدید جدی باشد. تبادل قاچاق سوخت و ورود مواد مخدر همواره مشکلی است که ایران با افغانستان دارد و پدیده سوخت بری یکی از مصادیق آن است. نهایتاً "افغانستان فرهنگی" نیز بعنوان یک راهبرد استراتژیک در افغانستان و با توجه به عمق استراتژیک فرهنگی ایران در حوزه زبان فارسی و فرهنگ تمدن ایرانی ”امر ژیوپلتیک فرهنگی “ما در افغانستان را رقم میزند.